شهید داوود یوسفعلی: از مشکلات نترسید و ناامید نشوید، تلاش کنید آنها را برطرف کنید


ایسنا/قم شهید داود یوسفعلی در وصیت‌نامه‌اش نوشت: از مشکلات و نارسایی‌ها در زندگی نترسید و ناامید نشوید و با تمام امکانات سعی در برطرف نمودن آن سازید؛ زیرا بشر بدون مشکل وجود ندارد.

شهید داود یوسفعلی در ۲۷ آبان ۱۳۳۳ در قم به دنیا آمد و در ۲۵ دی  ۱۳۶۰ در سوسنگرد به شهادت رسید و در شیخان آرام گرفت.

در وصیت‌نامه شهید داود یوسفعلی آمده است:

پدر گرامی، مادر مهربان، برادران ارجمند، خواهران عزیز، دوستان بزرگوار امروز مورخ سیزدهم دی ماه ۱۳۵۹ در جبهه آبادان قسمت خانه‌های فرهنگی، رو در روی دشمن اسلام و انسان و ایران بر آن شدم، چند جمله‌ای به عنوان وصیت برای شما بنویسم.

همیشه و در همه حال و با هر جو و شرایط، الله را در نظر داشته باشید و برای رضای او از هیچ کوشش و تلاشی دریغ ننمایید.

همیشه و در همه حال و با هر جو و شرایط حق را بگویید و از حق تا پای جان و مال دفاع کنید. مبادا به خاطر مصلحت جویی سکوت اختیار کرده و حق را نگویید و ننویسید.

با همه کس و همه گروه و همه قشر معاشرت کرده و دوستی برقرار کنید تا زمانی که راه حق را می‌روند و از حق دفاع می‌کنند و زمانی که با خدا و خلق دشمنی کردند با آنان دشمنی کنید تا آخرین قطره خون و آخرین ریال مال.

مبادا به خاطر شخص خود با بندگان خدا دشمنی کنید و از روش‌های ناپسند مانند تهمت و غیبت و افتراء استفاده کنید.

به اسلام و قرآن و امام و انقلاب و امت وفادار باشید و تا آخرین حد وجود و امکانات برای پیشبرد آن بکوشید و خود را قطره ای از دریای خروشان این ملت مسلمان انقلابی بدانید.

هرگز برای به دست آوردن مال دنیا و جاه و مقام و پست از خدا و قرآن و اسلام و امام و امت جدا نشوید و از کارهای زشت و ناپسند هر آن‌چه که سودمند و پر فایده باشد دوری جویید. در صورتی که مشاهده کردید حقی از ضعیفی پایمال شده با نهایت قدرت حق را گرفته ولو این‌که پدر و برادرتان باشد و به حقدارش برسانید.

در هر فرصت ممکن از محضر عالمان و آگاهان استفاده کنید و سخن حق را از هر که باشد بپذیرید و مواظب باشید که در این‌جا دچار منافقین و چاپلوسان نگردید؛ زیرا که در گول زدن، خیلی موذی و ماهرند.

در هر فرصت ممکن دوستان، اقوام و خانواده‌تان را به مسایل مذهبی و مملکتی آگاه سازید و مواظب باشید که از روش‌های ناپسند استفاده نکنید. از مشکلات و نارسایی‌ها در زندگی نترسید و ناامید نشوید و با تمام امکانات سعی در برطرف نمودن آن سازید؛ زیرا بشر بدون مشکل وجود ندارد.

مبادا به خاطر مشکلات شخصی در زندگی خدایی ناکرده از امام و انقلاب و مسیولین انتقاد نموده و دچار یأس و ناامیدی گردید که هرگز خدا و خلق از شما نخواهند گذشت. هرگز گول دشمنان اسلام و ایران و گول منافقان و ناآگاهان را نخورید.

با دشمنان اسلام و قرآن و امام و امت تا آخرین نفس مقابله کنید هر کس که باشد و هر زمان و اگر خدایی ناکرده به دست دشمن اسیر شدید هرگز فکر نکنید که اگر مطیع شوید و یا به امام و انقلاب بد بگویید دشمن آزادتان خواهد کرد.

خیر؛ اولا سعی در توجیه نمودن آنان کنید خواه در دست سرباز دشمن خواه در زندان خواه در بیدادگاه دشمن و اگر وعده و وعید دادند و یا شکنجه کردند و یا تهدید به مرگ مبادا اسرار نظامی و یا غیر نظامی را در اختیار دشمن قرار دهید که خداوند و امت مسلمان هرگز از شما نخواهند گذشت و این عمل خیانت در تاریخ اسلام همچنان ثبت خواهد شد و در صورتی که در آن مرحله هم دشمن توجیه نشد، باز مبارزه نویی شروع شده و می توان با دست و اگر دستان را بستند با لگد و اگر پاهایتان را هم بستند با دندان و زبان و اگر زبانتان را بریدند با پاشیدن آب دهن بر روی دشمن و حتی اشاره با دشمن مقابله کنید.

در زمانی که نتوانستید رو در روی دشمن قرار گیرید و دمار از روزگارش برآورید در پشت جبهه تمامی امکانات و زندگی‌تان را در اختیار مجاهدین فی سبیل الله قرار دهید تا دین خود را ادا کرده باشید.

همیشه راست‌گو و درست کردار و خوش رفتار باشید و هرگز در امانت خیانت نکنید. آری گفتنی‌ها زیاد است و فرصت کم، چون در همین مدتی که این جملات را می‌نوشتم دشمن نابکار چندین بار نوشتنم را با فرستادن خمسه خمسه قطع کرد و دوباره مشغول شدم زیر رگبار خمپاره و خمسه دشمن.

آری مقداری هم با هم درد دل کنیم؛ پدر، مادر، برادر، خواهر، دوستان، خویشان ناراحتی‌ها و سختی‌های زیادی برای من متحمل شدید. از نظر مادی و جسمی چون مدت زیادی بیمار بودم و ناراحتی‌هایی که خودتان می‌دانید. امیدوارم که با کرامت و بزرگواریتان مرا ببخشید و حلال کنید مخصوصا تو مادر. ضمنا مادر من همه را بخشیدم. امیدوارم تو هم همه را ببخشی.

یادم هست مادر برای دفعه دومی که می‌خواستم به آبادان شهر مقاومت بیایم گفتی حالا ببینیم دعوای این‌ها چه می شود. ” مقصود مسیولین مملکتی” ولی مادر بدان اسلام و امام و ایران و امت که برای آن‌ها نیست. من فرزند ضعیف و ناچیزی از اسلام و امام و ایران و امت هستم و برای تحقق بخشیدن به آرمان و اهداف آن‌ها تا آخرین قطره خون و آخرین نفس می‌جنگم و به مبارزه ادامه می دهم و بدانید که اسلام همیشه پیروز است و جنگ بین حق بر باطل هرگز شکست نخواهد خورد.

جاء الحق و زهق الباطل – ان الباطل کان زهوقا

آری مادر یادم هست در موقع خداحافظی گفتی به من مادر برو! دلم می‌خواهد برای اسلام همه چیزم را بدهم ولی این دفعه زود برگرد مثل دفعه گذشته به درازا نکشد.

مادر بدان به امیدی هستم که من و سایر برادران در جبهه‌ها با موفقیت کامل که همانا پیروزی حق بر باطل است برگردیم و تو مرا در آغوش کشی ولی مادر بدان شاید صلاح باشد و خدا بخواهد دیدارمان به قیامت موکول شود. در صورتی که چنین شد، نه تنها ناراحت نباش بلکه خوش‌حال باش و افتخار کن که فرزند ناچیزی را در راه اسلام و امام و ایران و امت هدیه کرده‌ای.

همان‌طور که نوشتم گفتنی‌ها بسیار است و فرصت کم.

یار و یاور اسلام، قرآن، امام، امت و ایران باشید و دشمن سر سخت دشمنان اینان. امیدوارم حق و حقیقت را پیشه خود سازید و از حق و حقیقت دفاع کنید و در زندگانی بردبار و صبور باشید.

به امید پیروزی اسلام، قرآن، امام، امت، ایران و نابودی دشمنان، منافقان، تجاوزگران و ابرقدرت‌ها و نوکران و حلقه به گوشان مانند صدام.

انتهای پیام


منبع

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا