تغییر دکترین بازدارندگی ایران؛ از دفاع موزائیکی به قدرتسازی عمودی؟
فرارو– عمود شکری، دکترای روابط بین الملل و مشاور حوزه سیاست خارجی.
به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست مانیتور؛ ایران در حوزه سیاست بازدارندگی خود از یک رویکرد افقی، در حال تغییر جهت به سمت یک رویکرد عمودی است. این مساله از وقوع تغییرات بزرگی حکایت دارد. روند تحولات یک ساله اخیر در سطح منطقه غرب آسیا، ایران را در مسیر مذکور قرار داده است. ایران به طور سنتی و تاریخی در پی افزایش قدرت خود ورای مرزهایش با استفاده از بازدارندگی افقی و در قالب راهبرد شناخته شده “دفاعِ رو به جلو” یا “دفاع موزائیکی” بوده است.
در قالب این راهبرد، استفاده از: نیروهای نیابتی، موشکهای بالستیک، تاکتیکهای چریکیِ دریایی و فناوریهای سایبری، از نقشی محوری برخوردار است. این راهبرد متمرکز بر این گزاره است که تهدیدات را قبل از رسیدن آنها به قلمرو ایران باید ختثی کرد. رویکردی که از رهگذر حفظ عمق دفاعی ایران محقق می شود. با این حال، تحولات اخیر در سطح منطقه غرب آسیا، می توانند تهران را وادار کنند که بیش از پیش بر یک رویکرد متمرکز در حوزه دفاعی و امنیتی خود تاکید کند و در عین حال، در بحث بازدارندگیاش متکی به مولفههای فناورانه باشد.
جنگهای ماههای اخیر در غزه و لبنان، تا حد زیادی واقعیتهای تازهای را پیش روی منطقه و همچنین ایران قرار دادهاند. اکنون مولفههای منطقهای تا حد زیادی دستخوش تغییر شدهاند و همین مساله سبب میشود تا تهران نیز رویکرد بازدارندگی خود را تا حد زیادی تغییر دهد.
از این رو، ترکیبی از: الزامات بلندمدت امنیتی، چالشهای خارجی و متغیرهای داخلی، ایران را در زمینه حرکت به سمت بازداندگی عمودی ترغیب میکنند. تهران به واسطه درگیر شدنِ نیروهای متحد خود در منطقه در قالب جنگهای بیش از یک ساله اخیر، نیاز دارد تا میزان اتکا به این شبکه قدرت در بحث مقابله با تهدیدات خارجیاش را مورد بازنگری قرار دهد.
اضافه بر اینها، روند تحولات ماههای اخیر در سطح منطقه اثبات کرده که ایران در بحث دفاعی و امنیتی خود بیش از پیش باید بر حوزههای فناورانه متمرکز شود. ایران علیرغم کسری بودجه و تداوم تحریمهای شدید علیه اقتصاد خود، به نحو قابل توجهی بودجه نظامی خود را برای سال آتی شمسی افزایش داده است (تا ۲۰۰ درصد بودجه نظامی ایران افزایش پیدا کرده است).
در این رابطه، تهران یک تمرکز جدی را معطوف به مدرنیزاسیون صنایع و تجهیزات نظامی خود کرده است. در این حوزه، توجه زیادی به پهپادها، سامانههای موشکی و البته سیستمهای پدافند هوایی معطوف شده است. در این چهارچوب، تهران سعی دارد وضعیت راهبردی خود را بهبود بخشد و کمبودهای فناورانهاش را جبران کند.
حتی اگر رهبران ارشد ایران این گزاره که ایران باید به یک قدرت اتمی تبدیل شود را رد کنند، با این حال، بحثهای ادامهدار داخلی در مورد ضرورت دستیابی ایران به بازدارندگی هستهای میتوانند بسترسازِ تغییر در راهبردهای ایران در این حوزه باشند. تمامی این مولفهها در کنار هم، از اراده ایران جهت حرکت به سمت یک سیاست دفاعی منسجم و ادغام شده عمودی برای حراست از منافعش در مواجهه با تهدیدات فزاینده منطقهای و بینالمللی حکایت دارند.
پیامدهای تغییر راهبردی در سیاست بازدارندگی ایران
حرکت و تغیر مسیر ایران از بازدارندگی افقی به عمودی، حاکی از پیامدهای قابل توجهی برای امنیت منطقهای و بین المللی است. پیشرفتهای قابل توجه ایران در حوزه تولید پهپادهای پیشرفته، انواع موشکها و حتی تسلیحات اتمی میتواند یک معمای امنیتی بزرگ را برای منطقه ایجاد کند و دیگر کشورها را نیز وادار کند تا ابتکارهای دفاعی و امنیتی خاص خود را توسعه بخشند و در نتیجه این امر، رقابتهای تسلیحاتی در سطح منطقه خاورمیانه افزایش قابل توجهی پیدا خواهد کرد.
هرگونه افزایش چشمگیر قدرت ایران سبب خواهد شد تا کشورهایی نظیر امارات و عربستان سعودی و … نیز دست به اقدامات گستردهای بزنند تا شاید بتوانند با قدرت گیری فزاینده ایران مقابله کنند. در عین حال، افزایش هزینهکردهای نظامی ایران میتواند موجب شود تا برخی از دیگر حوزههای حکمرانی در ایران آنطور که باید و شاید تغذیه نشوند و این مساله برای اقتصاد ایران چالشزا خواهد بود.
ورای همه این ها، وجود فضای عدم قطعیت حول برنامه اتمی ایران سبب میشود تا معمای هستهای تهران ادامهدار باشد. ایران یک کشور در آستانه تبدیل شدن به قدرت اتمی است و هرگونه دستیابی این کشور به سلاحهای اتمی میتواند یک رقابت تسلیحاتی مخرب را در منطقه و جهان آغاز کند. موضوعی که میتواند فضای لازم برای مذاکرات دیپلماتیک را نیز تضعیف کند. در این شرایط، هم بازیگران منطقهای و هم بینالمللی باید توجه بیشتری را معطوف کنند تا مولفههای ثبات و امنیت، بیش از پیش تضعیف نشوند.
نقش تفکر شیعی
تفکر و اعتقادات شیعی که اهداف راهبردی با فلسفه و ماهیت دینی را در بر میگیرند، از قدرت تاثیرگذاری قابلتوجهی بر سیاست بازدارندگی ایران برخوردار هستند. نظام سیاسی ایران با محوریت مفهوم “ولایت فقیه”، ثبات و امنیت ملی این کشور را به طرق مختلف در اولویت قرار میدهد. ایران با اتکا به باورهای شیعی است که با استفاده از اهرمهایی نظیر موشکهای بالستیک و یا پهپادها و نیروهای نیابتی، از شیعیان در اقصی نقاط منطقه در مقابله با ظلم و تجاوز حمایت میکند. اساسا فلسفه اصلی کنشگری محور مقاومت نیز بر همین پایه استوار است.
محاسبات راهبردیِ متغیر ایران با حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید، ماهیت پیچیده تری را به خود خواهد گرفت. در حقیقت بازگشت ترامپ به قدرت در آمریکا میتواند روند حرکت ایران به سمت “بازدارندگی عمودی” را سرعت بخشد. ایران به احتمال زیاد در دوره حضور ترامپ در قدرت با احیا کارزار فشار حداکثری علیه خود رو به رو خواهد شد که در قالب آن، تشدید فشارهای اقتصادی و تحریمها علیه ایران و در عین حال، افزایش حمایتهای واشینگتن از اسرائیل، قابل پیشبینی است.
از این رو، ایران نیز امکان دارد که روند بازدارندگی عمودی خود را در مواجهه با تهدیدات تازه سرعت بخشد. دستورکاری که هدف اصلی آن مقابله با حملات احتمالی اسرائیل و آمریکا به تاسیسات مهم و راهبردی ایران است.
پیگیری راهبرد ارتقا موقعیت ایران به یک دولتِ در آستانه تبدیلشدن به قدرت اتمی که در قالب آن، ایران توانمندیهای تبدیل شدن به یک قدرت اتمی را دارد، اما خود را در آستانه این مساله نگه میدارد، یکی از راهبردهای احتمالی است که تهران همچنان در دوره جدید به آن در قالب افزایش قدرت بازدارندگی عمودی خود توجه خواهد داشت. ایران با این راهبرد، هم ابهام استراتژیک خود را حفظ میکند و هم از بسیج جامعه بینالمللی علیه خودش جلوگیری میکند.
با این حال، امکان دارد که تندروها در ایران خواستار ساخت تسلیحات اتمی شوند و به این استدلال تاکید کنند که این مساله تنها راه تامین بازدارندگی قطعی برای ایران در برابر اسرائیل و آمریکا است. در عین حال، امکان دارد که ایران از اهرم توانمندیهای اتمی خود در قالب مذاکرات دیپلماتیک استفاده کند و خواستار برخی امتیازات و یا تضمینهای امنیتی شود. تضمینهایی که به این مساله تاکید کنند که فشارهای خارجی علیه تهران کاهش خواهند یافت. ایران در دوره جدید حضور ترامپ در قدرت، سعی در حراست از امنیت ملی خود با بکارگیری یک راهبردِ چندلایه خواهد داشت.