خنجر وفاق بر قلب اعتماد مردم
محمدسلیم عباسی؛ به روایتی ۵۰ الی۶۰ درصد از واجدین شرایط رای که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری شرکت نکردند از وضعیت اداره کشور توسط تند روها ناراضی بودند و با استمرار حاکمیت این طیف بر اداره کشور به نام وفاق و ادامه سیاستهای تنشزا و جهانگریز که در خلاء برخورد و با مصونیت کامل اتفاق میافتد، احتمال شرکت مجدد آنها نیز در انتخابات بعدی -صفر- است!
به عنوان یکی از اعضای شورای سیاستگذاری استانی ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان و رئیس دو ستاد شهرستانی که در خط مقدم جبهه انتخابات بودم، به خوبی میدانم که ترغیب مابقی واجدین شرایط نیز با چه دشواری و مکافاتی همراه بود! و با چه قول، وعده و خون دل خوردنهایی توانستیم این ۲۵ الی ۳۰ درصد افراد نا امید از اصلاحات سیاسی و اقتصادی کشور را به پای صندوقهای رای بکشانیم.
در یادداشتی تحت عنوان “دولت در آفتاب و نسخه شفابخش (۱۴۰۳/۴/۱۹) ” پس از پیروزی دکتر پزشکیان ضمن استقبال از واژه وفاق تاکید کرده بودم که: “برگ برنده پزشکیان با وجود بازی در میدان مین رقیب انتصابات است. پزشکیان اگر بتواند پای زعمای قوم جناحهای مختلف سیاسی و مدنی موجود را به نسبت وزن و مقبولیت واقعی آنها به کابینه باز کند، نیمی از راه نرفته موفقیت را پیموده است”
قابل کتمان نیست که امروزه بدون توجه به وزن و مقبولیت سیاسی با ابقاء و استمرار انتصابات ناصوابی بنام وفاق که به کام سوپر انقلابیهای بی سواد در صحنه سیاسی و مدیریتی کشور است، از هر طرف شاهد زخم زبان و ریزش دوباره رویشهای انتخاباتی اخیر هستیم که از سالهای گذشته نیز نا امیدتر هستند! و بخش دردناکتر ماجرا حضور پررنگ لیدرهای ستادهای انتخاباتی پزشکیان در میان این افراد است!
امروزه با گذشت نزدیک به ۷ ماه از انتخابات و پابرجا ماندن قسمت عظیمی از مشکلات سیاسی کشور و کمتر شدن فاجعه بار ارزش پول ملی سوال این است: آیا کلیدواژه زیبای “وفاق” قرار بود خنجری بر پیکر اعتماد مردم با عدول از اصلاحات ساختاری (در ابعاد سیاسی و اقتصادی) باشد؟ و نگرانی عمیقتر من از زخم این خنجر ریزش شدید سرمایههای اجتماعی در انتخابات بعدی است، انتخاباتی که با استمرار این توده هوای سیاسی، شرکت بیش از ۱۰ الی ۱۵ درصد واجدین شرایط را به خود نخواهد دید..!