ترامپ این بار چه در سر دارد؟/ شاید به فکر ریاست جمهوری مادامالعمر!/ ۳۳ فرمان در روز اول
عصر ایران؛ لیلا احمدی– پیتر بیکر در مقاله ای در نیویورک تایمز سراغ این پرسش رفته که این بار دونالد ترامپ چه در سر دارد؟ این روزنامهنگار و نویسندۀ آمریکایی، خبرنگار ارشد نیویورکتایمز در امور کاخ سفید و تحلیلگر سیاسیِ اماسانبیسی است. او 20 سال خبرنگار واشنگتن پست بود و اخبار و تحولاتِ 5 دورۀ ریاستجمهوری از «بیل کلینتون» تا «جو بایدن» را بازتاب داده است.
بیکر که یکی از نویسندگان کتابی دربارۀ «اولین دورۀ ریاستجمهوریِ دونالد ترامپ در کاخ سفید» است نوشته است: دونالد ترامپ در شرایطی به قدرت بازگشته که غالب رهبران جهان در برابر او سر تعظیم فرود آوردهاند و مخالفانِ رنگباخته و از پا درآمده نیز به بازنگری و تطبیق مواضعشان مشغولاند.
بیکر معتقد است: حضور ترامپ این بار سترگتر و پابرجاتر است. او در حالی به عرصه میآید که ائتلاف بایدن شکست خورده و وضعیت دموکراتها نگرانکننده است.
او در دور نخست، تنها رئیسجمهوری بود که بدون پیشینۀ سیاسی یا نظامی به ریاستجمهوری ایالات متحده برگزیده شد و در ماههای نخستِ همان دوره، شمار زیادی از برنامههای کلیدی و آیندهنگرانۀ «باراک اوباما» را از رده خارج کرد.
ترامپ در سال 2017، آمریکا را از «شراکتِ ترانسپاسیفیک» (مشارکت سیاسی و اقتصادیِ کشورهای حاشیۀ اقیانوس آرام) و «پیمان پاریس» (توافقنامه در باب تغییرات اقلیمی) خارج کرد، بخشهایی از «پیمان کوبا و آمریکا» را لغو کرد، ترکیب دیوان عالی را به هم ریخت و ورود شهروندان ِشش کشور با بیشترین جمعیت مسلمان (از جمله ایران) به آمریکا را با محدودیت مواجه کرد.
ترامپ، آمریکا را از «برنامۀ جامع اقدام مشترک (برجام)» خارج کرد و با اِعمال «سیاست فشار حداکثری» و تحریمهای گسترده علیه ایران، باب سیاست سرسختانهای را گشود.
زاو از «شورای حقوق بشر سازمان ملل» خارج شد، مجاهدان شبهنظامی را کشت، اورشلیم را بهعنوان پایتختِ اسرائیل به رسمیت شناخت، به دیدار «کیمجونگاون» (رهبر کرۀ شمالی) رفت، به احداث دیوار مرزیِ آمریکا و مکزیک همت گماشت و جنگ تجاری با چین را آغاز کرد.
در مراسم تحلیف، شاد و خرامان بود. دست در دستِ ملانیا وارد شد و به همه از جمله ابرغولهای تریلیون دلاریِ عرصۀ فناوری شادباش گفت؛ چهرههایی نظیر ایلان ماسک (مدیر اسپیسایکس و تسلا)، ساندار پیچای (مدیر گوگل)، مارک زاکربرگ (مدیر متا)، جف بزوس (مدیر آمازون) و رهبران راستگرایی همچون تینو کروپالا (رهبر حزب اِیافدی آلمان)، یورگن هارت و توماس زیلبورن، (نمایندگان پارلمان آلمان از احزاب اتحادیۀ مسیحی).
ایلان ماسک هم که دست راست ترامپ است و بارها از احزاب راستِ افراطی جهان حمایت کرده، در مراسم تحلیف با دست به سینه کوبید و سلام نازی داد.
ترامپ همان است که بود، با همان مخالفخوانیها، اهداف و چشمانداز گذشته، اما چیزی در سر دارد که او را مصممتر و خویشباورتر از همیشه مینمایاند.
او درحالی بر مسند قدرت تکیه میزند که با انبوهی از مقولات ناهمگون و خیل وفاداران تندرو احاطه شده و همپیمانانی با برنامههای پر اما و اگر و عریض و طویل، همسو با چشمانداز عظیماش یافته است. او که با بیشترین آرای مردمی انتخاب شده، ماگا را انسجام بخشیده و از همین حالا مخالفان را تارانده است. او بازگشته تا آمریکا را به زعم خود نجات دهد و بر صدر بنشاند.
ترامپ در پی تصویب دو لایحه برای شروع دورۀ دوم است: «امنیت مرزها و مهاجرت» و «کاهش مالیات». او در سخنرانیِ پس از مراسم تحلیف در ساختمان کنگرۀ واشنگتن، «آیندهای درخشان» به آمریکا وعده داد و گفت: «عصر طلایی آمریکا از حالا آغاز میشود.
این پیروزی، حاکی از این است که همۀ اقشار جامعه از پیر و جوان، زن و مرد، سیاهپوست و لاتینتبار و آسیاییتبار، شهری و روستایی و حومهنشین از برنامههای من حمایت خواهند کرد.» او در نخستین روزِ دورۀ اول، فقط یک دستور اجرائی صادر کرده بود که هدف از آن لغو برنامۀ درمانی مشهور «باراک اوباما» موسوم به «اوباما کِر» بود.
اما در این دوره، بیش از ۱۰۰ فرمان اجرایی در رابطه با امنیت مرزها، اخراج مهاجرانِ غیرقانونی و اولویتهای سیاسی ابلاغ کرد. او «خلیج مکزیک» را به «خلیج آمریکا» تغییر نام داد و قصد دارد در مرز مکزیک «وضعیت اضطراری ملی» اعلام کند.
برای کانال پاناما هم همین خواب را دیده و اعلام کرده گرینلند را هم برای حفظ امنیت ملی تصرف خواهد کرد.
او میخواهد در حوزۀ انرژی هم «وضعیت اضطراری ملی» اعلام کند. ترامپ همانطور که وعده داده بود از «پیمان اقلیمی پاریس» خارج شد و اعلام کرد که «استخراج نفت و گاز را رونق میدهد تا حفاری پیوسته ادامه یابد».
با این کار خط بطلانی بر تلاشهای بیوقفۀ بایدن برای فهم و مدیریتِ تغییرات اقلیمی کشید و به استقبال انرژیهای ناپاک رفت. ترامپ از «مأموریت مریخ» خبر داد و گفت: «سرنوشت بشر را به ستارگان گره خواهیم زد و پرچم ایالات متحده را در مریخ به اهتزاز در خواهیم آورد.»
او همانطور که وعده داده بود، فرمان «عفو آشوبگران ۶ ژانویه در ساختمان کنگره» را صادر کرد. مراد از آشوبگران، گروه ۱۶۰۰ نفرهای متشکل از هواداران ترامپ است که در اعتراض به نتایج انتخاباتِ آن دوره و انتقال قدرت به بایدن، در 6 ژانویۀ 2021 به ساختمان کنگره یورش برده بودند.
ترامپ این افراد را «قهرمانان ملی و گروگانهای 6 ژانویه» نامیده و وعدۀ عفو همگانی داده بود. ترامپ در سخنرانیهای کارزار انتخاباتی، وعدۀ تغییر سیاستهای جنسیتی مدارس را داده بود و از عدم پذیرش زنانِ دگرباش در تیمهای ورزشی سخن گفته بود.
او اعلام کرده بود پس از راهیابی به قدرت، به اخراج تراجنسیتیها از نیروهای مسلح آمریکا مبادرت خواهد کرد. در حوزۀ مراقبتهای بهداشتی و جنسیتی هم با صراحت اعلام کرده بود که شیوههایی مانند هورموندرمانی برای تعیین جنسیت و کمک به باروری را متوقف خواهد کرد.
او سیاست بایدن در مورد خدمات درمانیِ مبتنی بر تأیید هویتِ جنسیتی افراد را بیرحمانه توصیف کرده و بر لزوم کنار گذاشتن چنین اقداماتی تأکید کرده بود.
در همین راستا، همانطور که انتظار میرفت، از «سازمان بهداشت جهانی» خارج شد و فرمانی در مورد مسائل جنسیتی امضا کرد. بر اساس این فرمان، از این به بعد در سیاست ایالات متحده فقط دو جنسیتِ مذکر و مؤنث وجود خواهد داشت.
دولت جدید بسیاری از دستورات اجراییِ دولت جو بایدن را لغو میکند و فرامین ترامپیستی نظیر «اتمام دیوار مرزی با مکزیک» و «ایجاد بازداشتگاه موقت مهاجران غیرقانونی» را به اجرا درمیآورد.
او در نظر دارد قدرت سیاسی را با روشهای ناآزموده و بدون رویههای بوروکراتیکِ متداول اعمال کند. بیکر حالوهوای مراسم تحلیف را با تحلیف نخستِ ترامپ متفاوت میداند.
به عقیدۀ او بسیاری از سران جهان، به رئیسجمهور آینده کرنش میکنند و بازگشت قهرمانانۀ او را میستایند. او بر تفاوتهای مهم این دوره تأکید کرده و میگوید: «تمرد تمام و تمکین آغاز شده است.»
مهمترین فرمانهای اجراییِ دونالد ترامپ عبارتاند از:
۱. عفو کامل 1600 متهم در رابطه با رویدادهای 6 ژانویه 2021 و کاهش مجازات شش متهم اصلی
۲.صدور اعلامیهای بهمنظور تضمین حمایت ایالتها در برابر تهدیدات مهاجم با استناد به اختیارات اجراییِ مربوط به وقایع مرزی
۳. دستوری برای تقویت امنیت مرز جنوبی با اقداماتی مثل احداث دیوار مرزی و توقف استفاده از اپلیکیشن CBP One
۴. اعلام وضعیت اضطراری ملی در مرز جنوبی برای مدیریت بحرانهای مرتبط
۵. بازبینی برنامۀ پذیرش پناهندگان بهمنظور هماهنگی بیشتر با منافع و اصول آمریکا
۶. تجدیدنظر در کمکهای خارجی ایالات متحده و تعدیل آنها بر اساس اولویتهای ملی
۷. اقداماتی برای مقابله با تهدید تروریستهای خارجی و دیگر مخاطرات امنیتیِ ناشی از چالشهای مرزی
۸. صدور فرمانی با عنوان «حفاظت از مردم آمریکا در برابر تهاجم» با هدف رسیدگی به موج مهاجرت غیرقانونی در مرز جنوبی
۹. پایاندادن به اعطای شهروندی به مهاجران غیرقانونی بر اساس تولد
10- اصلاحات کلیدی در فرآیند استخدام دولت فدرال بر پایۀ شایستگی
۱۱. تعیین نقش ارتش در حفظ تمامیت ارضی ایالات متحده و امنیت مرزها
۱۲. ایجاد کمیسیون مشورتیِ ریاستجمهوری برای ارتقای کارآمدی دولت
۱۳.بهرهبرداری استراتژیک از منابع طبیعی آلاسکا بهعنوان بخشی از ذخایر ملی
۱۴. ممنوعیت یا محدودیتِ اپلیکیشنهای دولتهای متخاصم
۱۵.اعمال تغییرات اساسی در نیروی کار دولت فدرال برای افزایش کارایی
۱۶. پاسخ گویی مقامات سابق به اتهام دخالت در انتخابات و افشای اطلاعات حساس
۱۷. انتشار یادداشتی برای بازگرداندن مسئولیتپذیری میان مقامات ارشد دولتی
۱۸.اعلام وضعیت اضطراری ملی در حوزۀ انرژی برای مدیریت مسائل حیاتی این بخش
۱۹. تسهیل فرآیندهای صدور مجوز و حذف مقررات زائد جهت افزایش تولید انرژی داخلی
۲۰. خروج رسمی ایالات متحده از عضویت در سازمان بهداشت جهانی
۲۱. دستورالعملی برای حفظ حقوق زنان در برابر ترویج ایدئولوژیهای جنسیتی افراط
۲۲. صدور بیانیهای به مناسبت «روز مارتین لوتر کینگ جونیور» بهعنوان نماد حقوق مدنی
۲۳. لغو اعتبار (توافق جهانی مالیاتی) سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی (OECD) در حاکمیت داخلی آمریکا
۲۴. لغو سیاستها و برنامههای عدالت، تنوع و شمول (DEI) که «رادیکال و ناکارآمد» توصیف شدهاند
۲۵. تدوین رهنمودهایی با محوریت سیاستِ «اول آمریکا» برای وزارت امور خارجه
۲۶. حفاظت از منابع آبیِ جنوب کالیفرنیا در برابر اثرات محیطزیستگرایی افراطی
۲۷. بازگرداندن مجازات اعدام و تقویت چارچوبهای امنیت عمومی
۲۸. انتشار یادداشتی با موضوع ترویج معماری زیبا برای ساختمانهای فدرال
۲۹.تعریف رسمی کارتلها بهعنوان سازمانهای تروریستی و افزایش اقدامات علیه فعالیتهای آنها
۳۰. توقف موقتِ مجوزهای مرتبط با انرژی بادیِ فراساحلی و بازنگری کلی در سیاستهای مربوط به این حوزه
۳۱. صدور دستوری برای بازتعریف ساختار شورای امنیت ملی و کمیتههای زیرمجموعه
۳۲. تغییر نام کوه «مککینلی» به نام اصلی خود و جایگزینیِ عنوان «خلیج مکزیک» با «خلیج آمریکا»
۳۳. الزام دولت فدرال به اولویتدهی منافع ملی آمریکا در توافقات بینالمللی زیستمحیطی
بیکر در این مقاله از بازگشت دونالد ترامپ به قدرت و آغاز عصر جدید در سیاست ایالاتمتحده سخن گفته و متن مقاله با این توضیح همیشگی منتشر می شود که انتشار در تارنمای عصر ایران به معنی تأیید تمام آنچه نویسنده نوشته نیست:
***********************
رییسجمهوری منتخب، هنگام ادای سوگند برای دور دوم ریاستجمهوری، با واشنگتنی دیگرگون مواجه خواهد شد. در سراسر پایتخت، بیش از 30 مایل دیوار در ابعادی حیرتآور احداث میشود و حصارهای بتونی در نقاط کلیدی قرار میگیرند.
بدون شک، محدودیتهای عبور و مرور اعمال خواهد شد و پهپادهای نظارتی به اهتزاز درمیآیند. واشنگتن بار دیگر به منطقۀ جنگی شباهت خواهد یافت.
همهچیز با آخرین باری که ترامپ روی کار آمده و سوگند ریاست جمهوری ادا کرده، متفاوت است. ناشکیبایی، برافروختگی و تمرد جای خود را به آرامش، مسالمت و تمکین داده است.
دیگر خبری از ناپختگیها و پافشاریهای 8 سال گذشته نیست. هراسِ دادگاهیشدن و برکناری هم رنگ باخته است.
ترامپ در حال برنامهریزی برای تشدید برنامۀ حمایتگرایانۀ (حمایت از تولیدات داخلی) خود است و میگوید در نظر دارد تعرفۀ بالای 10درصد بر واردات و شاید حتی 100درصد بر کالاهای چینی اعمال کند.
ترامپ میگوید: «اعمال تعرفه، اقتصاد ایالات متحده را نجات میدهد و کشور را از تحتالشعاع قرارگرفتنِ تولیدات خارجی میرهاند.»
به زعم او، فشار اقتصادی به رنسانس صنعتی در ایالات متحده دامن میزند. استدلال مشاوراناش هم این است که میانگین نرخ تورم سالانه در دورۀ نخست ریاستجمهوریِ او زیر 2٪ بوده و نتیجه آن است که تعرفهبندی، قیمتها را افزایش نمیدهد.
حالوهوای مراسم تحلیف نشان میدهد همهچیز با 8 سال گذشته متفاوت است.
حالا بسیاری از سران جهان، به رئیسجمهور آینده کرنش میکنند و بازگشت قهرمانانۀ او را میستایند. غولهای فناوری هم برای ادای احترام به مارآلاگو شتافتهاند. میلیاردرها در مراسم افتتاحیه، چکهای هفت رقمی امضا میکنند و برای پیشیگرفتن از یکدیگر سرودست میشکنند. برخی از شرکتها از حالا برنامههای آبوهوایی و سیاستهای عدالت، تنوع و شمول (DEI) را کنار گذاشتهاند تا همراهی خود را با دولت جدید نشان دهند.
بعضی از دموکراتها هم قصد همکاری با رئیسجمهورِ جمهوریخواه دارند و میخواهند در برخی مسائل با او مذاکره کنند.
حتی به نظر میرسد برخی سازمانهای خبری برای نشاندادن احترام به جریان برنده، تغییر رویه دادهاند. دیگر خبری از اپوزیسیون مردمی هم نیست که در سال 2017، صدها هزار نفر را در اعتراض به رویکارآمدن ترامپ به خیابانهای واشنگتن کشاند.
روز شنبه تعداد معدودی از این افراد تجمع کرده بودند. اقلیت ناچیزی در قیاس با سال 2017 در مجاورت بنای یادبود آبراهام لینکلن تظاهرات کردند.
«دیوید اوربان»، استراتژیست قدیمی جمهوریخواه و متحد ترامپ میگوید: «تمردبه تمکین بدل شده است.»
خبری از کلاه صورتیها هم نیست. همهجا کلاههای سرخرنگِ ماگا به چشم میخورد. حتی رنگینپوستان آمریکایی را میبینیم که در حمایت از ترامپ، این کلاهها را بر سر گذاشتهاند.
معترضان ثابتقدمی که در راهپیمایی مردمیِ روز شنبه شرکت کردند، میگویند حاضر به کنار کشیدن نیستند و مردم را میبینیم که با این افراد همدلی میکنند.
[م. کلاه صورتی نماد اعتراض به مراسم تحلیف ترامپ است و در راهپیماییهای زنان، در اعتراض به نژادپرستی، نابرابری و پایمالکردن حقوق زنان بر سر معترضان به کار میرفت.]
لیزا کلارکِ 65 ساله از آکرونِ اوهایو که در راهپیمایی زنانِ سال 2017 نیز شرکت کرده بود، در پاسخ به سؤال خبرنگاری که از او میپرسد: «چرا اینجا آمده است؟» میگوید: «ما قبلاً هم در اعتراض به رویکارآمدن ترامپ تجمع کردهایم. قبلاً هم همینجا بودهایم و هر وقت لازم باشد باز خواهیم گشت.» مراسم تحلیفِ دوم، برای هر دو جناح یعنی چپ ترقیخواه و راستِ مخالفِ ترامپ، پایان فرضیاتی است که در هشت سال مبارزه با او مطرح بوده است. استراتژیها و پیامهایشان نتوانست او را از قدرت دور نگه دارد. خیلی از آنها دیگر در میدان نیستند و روحیۀ سیاسیشان را باختهاند.
[م. راهپیمایی 2017 زنان در واشنگتن، تظاهراتی سیاسی و میلیونی بود که در این شهر و سایر شهرهای آمریکا به منظور حمایت از حقوق زنان، اصلاح قوانین مهاجرت، حقوق دگرباشان جنسی و توجه به نابرابریهای نژادی، مسائل کارگری و مشکلات زیستمحیطی صورت گرفت. راهپیماییهای مشابه و همزمانی هم در سایر کشورهای جهان برگزار شد. این راهپیمایی یک روز پس از مراسم تحلیف دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده برگزار شد و چهرههای شناختهشدهای نظیر اسکارلت جوهانسون، آمریکای فررا، اشلی جاد، گلوریا استاینم و مایکل مور و مدونا در این مراسم شرکت کردند.]
«دانا برزیل» ( استاد دانشگاه و رئیس سابق کمیتۀ ملی دموکرات) میگوید: «رهبران دموکرات آموختهاند که تمرکز تام و تمام بر کاندیدایی واحد، نتیجهبخش نیست. پیروزی ترامپ، شوکرانی است که لاجرعه باید سر کشیده شود، اما پایان کار نیست. ما باید حزب را از نو بسازیم. مقاومت در برابر ترامپیسم هرگز از بین نخواهد رفت و این بار به گونهای دیگر ظاهر خواهد شد.» اکنون برای ترامپیستها لحظۀ جشن و سرور است. وقتی ترامپ چهار سال پیش از پا درآمد و کارش به دو بار استیضاح و تحقیقات جنایی کشیده شد، هیچکس تصور نمیکرد که چهار سال بعد دوباره به کاخ سفید برگردد. آنها شادماناند و فکر میکنند عدالت برقرار شده است.
این بار او به عنوان برندۀ تصادفی ِکالج الکترال که از آراء مردمی بینصیب مانده، به پلاکِ هزار و ششصدِ ساختمان پنسیلوانیا راه نیافته است. او سوگند یاد کرده که پاسدار آراء مردمی باشد و با تصاحب بیشترین آراء مردمی و کمترین شبهه، مسند را در اختیار گرفته است. اوربان میگوید: «اگر وقایع یک دهۀ گذشته را به خاطر بیاورید، حتماً بر حقانیت او گواهی میدهید. بخشی از احترامی که اکنون سیاستمداران، رسانهها و شرکتها برای او قائلاند، ناشی از این برداشت است که نگاه ترامپ واقعبینانهتر است. به عبارت دیگر، افکار عمومی بیش از آنچه تصور میشود، طرفدار ترامپ است.» او مطالبات کنونی مردم را میداند و دریافته است که کشور نیاز به بازنگری اساسی در اولویتها و برنامههای سیاسی دارد.
نظرسنجی جدیدی که روز شنبه به همت «نیویورک تایمز »و «ایپسوس» (شرکت تحقیقات جهانی بازار) منتشر شد، نشان میدهد که حتی آن دسته آمریکاییهایی که از ترامپ دل خوشی ندارند، با تشخیصها و ارزیابیهای او دربارۀ مشکلات کشور و فرامین اجراییاش از جمله اخراج دستهجمعی مهاجران غیرقانونی، موافقاند. نتیجه آن است که حریفانِ مأیوس از کسبِ آراء مردمی، پیش از بازگشت مجدد به میدان، باید با دغدغهها و مطالبات حقیقی مردم آشنا شوند. «پاتریک گاسپارد» (رئیس مرکز پیشرفت آمریکایی) میگوید: «بُرد آراء مردمی، مستلزم تأمل زیاد و شناخت مطالبات جامعه است.»
گاسپارد میگوید :«حالوهوای واشنگتن در آستانۀ تحلیف دوم متفاوت است. وقتی ترامپ در سال 2016، «هیلاری کلینتون» (وزیر امور خارجۀ پیشین) را شکست داد، ترقیخواهان متحیر شدند، اما وقتی «کامالا هریس» (معاون رئیسجمهور) در ماه نوامبر از ترامپ شکست خورد، هیچکس شگفتزده نشد. نتیجۀ انتخابات میتواند به کام مردم نباشد و جامعه شوکه شود. اگر رخدادی مغایر با خواست مردم پیش آید، بهت و دلسردی ایجاد میشود. مردم به خشم میآیند، به خیابان میریزند و بدنۀ جامعه به اصطلاح پزشکان، متاستاز میکند. ولی میبینیم که مردم شاد و خرماند. آنها از پیروزی ترامپ و شکست هریس، مبهوت نشدهاند. مشکلات سیاسیِ بایدن و اصرار او بر نامزدی در دومین دورۀ ریاستجمهوری، مدتها پیش وجد و شور حامیاناش را از بین برده بود. حزب دموکرات برای چپ میانه، به قطار کند و زهواردررفتهای میمانست که نمیتواند کاری از پیش ببرد.»
دموکراتها در مواضعشان تجدیدنظر میکنند و قدرتمندان به رهبرِ بازگشته به قدرت، ارادت نشان میدهند. شاید اشتیاق ِجف بزوس، زاکربرگ و سایر سرمایهگذاران فناوری برای پیوستن به ترامپ، چشماندازی در برابر رئیسجمهور آینده نگشاید، اما بر تحلیل هیولاهای این عرصه، شناختِ جزر و مدهای جامعه و انتخاب بهترین راه برای محافظت از خود در برابر تهدیدات سیاسی مؤثر است. آنها رهبران سستعنصر و انتقامجویی هستند که سیاستهای برابریخواهانه، تنوعمحور و همهشمول را به دور میافکنند و شمایلی موهومی از آینده در نظر دارند.
ترامپ میداند حتی لازم نیست قدمی برای وادار کردن دشمنانش به انطباق، عقبگرد یا کرنش در برابر استراتژیهای محافظهکارانهاش بردارد.
حضورش چنان جبروتی دارد که راه را مشخص میکند. رویکرد شبکههای خبری از حالا تغییر کرده است.
محتوای سرمقالهها به دستور صاحبان متمول رسانهها دگرگون شده و شرکتهای بزرگ به صرافتِ حلوفصلِ دعاوی با ترامپ افتادهاند.
متای زاکربرگ هم با نظر به رئیسجمهوری که حقایق را به چالش میکشد، صحتوسقمِ وقایع را به دور افکنده است.
«کریستوفر رای» (رییس افبیآی دولت بایدن) برخلاف سلفاش، «جیمز بی کومی» (رئییس افبیآی در اولین دورۀ ریاست جمهوری ترامپ) منتظر برکناری نماند و استعفایش را تسلیم کرد.
«جک اسمیت» (بازپرس ویژه) هم از خیر ادامۀ دادرسی گذشت و نماند تا به او دستور بدهند تحقیقاتش را دربارۀ ترامپ رها کند. دموکراتهایی مانند سناتور «جان فترمن» از پنسیلوانیا و فرماندار «گرچن ویتمر» از میشیگان هم به موعظۀ فضایل مبتنی بر همکاری روی آوردهاند.
هفت دموکرات کنگره که مراسم تحلیف ترامپ در سال 2017 را تحریم کردند، به پولیتیکو خبر دادند که در مراسم تحلیف شرکت میکنند. جمهوریخواهانی که در آغاز دور نخست ریاستجمهوری ترامپ، مخالفخوانی میکردند، اینک نرمش به خرج دادهاند و قصد دارند نامزدهایی را تأیید کنند که با مواضعشان همخوانی ندارند.
با این همه و در لوای موج فزایندۀ تایید و رضا، خیلیها در واشنگتن بیمناکاند. بسیاری از کسانی که از سوی ترامپ به تلافی تهدید شدهاند، این آخر هفته را با ترس از آنچه قرار است پیش آید، سپری میکنند.
ترامپ «کاش پاتل» را به عنوان گزینه پیشنهادی برای افبیآی معرفی کرده و این اداره در قبضۀ جنگجوی طرفدار ترامپ، میتواند به کانون انتقام مبدل شود.
پاتل در کتاب جدیدش، اسامی 60 نفر را منتشر کرده که به زعم او بازیگرانِ “دولت سایه”اند و وعده داده دروغبافیهای رسانههای خبری را پیگیری کند.
انتظار، رعب و بلاتکلیفی بر فضا حاکم است. منتقدانی که در سخنرانیهای مفصل به ترامپ میتاختند، از رسانهها کنارهگیری کرده، در شبکههای اجتماعی مطلبی منتشر نمیکنند و از صحبت با خبرنگاران دوری میکنند تا کمتر در معرض توجه قرار گیرند. به خیالشان اگر گموگور بمانند، به سراغشان نمیآیند.
اما هنوز حلقههای مقاومت در واشنگتن یافت میشود. «سارا لانگول» (استراتژیست سیاسی جمهوریخواه و مدیر اجرایی گروه “رایدهندگان جمهوریخواه علیه ترامپ” که در حال حاضر مدیر نشریهۀآنلاین و محافظهکار بولوارک است) میگوید: اشتیاق زیادی برای دیدگاههای جایگزین وجود دارد. خیلیها با این وضعیت، سر سازگاری ندارند.
یکی از دلایلی که واشنگتن در دور دوم ترامپ احساس متفاوتی دارد، این است که این بار او «اردک لنگ» است که بر اساس متمم بیست و دوم قانون اساسی نمیتواند دوباره نامزد شود؛ هرچند از او بعید نیست این رویه را تداوم بخشد، چون هر از چندگاهی شوخیهایی دربارۀ زمامداری مادامالعمر میکند.
[م. اردک لنگ در اصطلاحات سیاسی، سیاستمدار یا مقام منتخبی است که نمیتواند به دور بعد راه یابد و جانشیناش از پیش انتخاب شده است.]
خانم لانگول میگوید: میلیونها دلیل برای متفاوتبودن این دوره وجود دارد، اما هیچکس سعی نمیکند خود را برای غلبه بر ترامپ در دور دوم ریاستجمهوری آماده کند.
همه در تبوتابِ انطباق و الحاقاند، ولی حالا مسئله فقط جدال با او نیست. مهمتر از هرچیز، تحمل و انتظارکشیدن است تا چهار سال آینده زودتر به سر آید.»