دلایل ادامه جذابیت طالع بینی برای برخی افراد چیست؟

در دنیای کنونی، نام نوستراداموس که در تاریخ امروز به عنوان سالمرگ او شناخته می‌شود، هنوز هم در گفت‌وگوها و مباحث مطرح است. او پیشگویی بود که در قرن‌ها پیش زندگی می‌کرد، اما تأثیراتش هنوز هم در فضای مجازی، رسانه‌ها و حتی در دورهمی‌های خانوادگی قابل مشاهده است.

 

 روزنامه خراسان اشاره کرد: شهرت پیشگویی‌هایی نظیر نوستراداموس نه تنها ناشی از ادعاهای غیرمعمول یا پیش‌بینی‌های عجیب و غریب است، بلکه همچنین نتیجه‌ی به کارگیری هوشمندانه ابزارها و تکنیک‌هایی است که می‌توانند توجه و خیال‌پردازی مخاطبان را به خود جلب کنند.

 

اولین و به احتمال زیاد کلیدی‌ترین تکنیک این پیشگویان، خلق ابهام و راز و پوشاندن پیام‌ها در قالبی مبهم و چند معانی است. این جملات دائماً قابل تفسیر هستند و هر فرد می‌تواند آن‌ها را بر اساس دغدغه‌ها و وقایع اطرافش معنا کند.

 

پیشگویان غالباً با تکیه بر وضعیت‌های نامشخص و بهره‌گیری از واژه‌ها یا سناریوهای کلی، پیش‌بینی‌هایی را ارائه می‌دهند که به نظر دقیق و حیرت‌انگیز می‌رسند، در حالی که در واقع مانند لباس‌هایی هستند که به تن هر شرایطی می‌توان پوشید.

 

علاوه بر این، نظریه «اعداد بزرگ» که از سوی محققان در زمینه علوم شناختی مطرح شده، بیانگر این است که اگر کسی پیش‌بینی‌ها یا ادعاهای مختلفی را بیان کند، احتمالاً به طور تصادفی تعدادی از آن‌ها به حقیقت خواهند پیوست و در نتیجه همین پیش‌بینی‌های درست، منبعی بزرگ‌تر برای شهرت آن فرد می‌شود.

 

چرا به دنبال پیشگویی می‌رویم؟   

 

نیاز انسان به قطعیت و آگاهی از آینده، بخشی اجتناب‌ناپذیر از روان هر انسان است. نگرانی برای آینده یکی از رایج‌ترین اشکال دلشوره و اضطراب است و به همین سبب، افراد زیادی به جست‌وجو برای پاسخی از پیشگویان می‌پردازند. احساس ناامنی و بحران‌های روانی در مورد آینده، بستری مناسب برای پذیرش پیشگویی—even اگر مبنای منطقی نداشته باشد- فراهم می‌کند.

 

در این بین، چندین خطای ذهنی متداول به نفع پیشگویان عمل می‌کنند: اول، پدیده «سوگیری تاییدی»؛ که در آن افراد تمایل دارند به جست‌وجوی نشانه‌هایی بپردازند که باور یا نگرانی‌های قبلی آن‌ها را تأیید کند، حتی اگر دلایل متضادی در دسترس باشند. دوم، «توهم کنترل»؛ که بر اساس آن، تکیه بر پیشگویی احساس کاذب کنترل بر مسیر آینده را به فرد القا می‌کند تا او را آرام‌تر کند. سوم، ترکیبی از انواع «خطاهای شناختی» که شامل حساسیت زیاد به یک اتفاق درست و بی‌توجهی به خطاهای پیشگو است.

 

تحقیقات نشان داده‌اند که افرادی با سطح سواد پایین‌تر و اعتماد به نفس کم‌تر، بیشتر به سمت پیشگویی و فال‌گیری به عنوان راهی برای کاهش نگرانی‌های خود می‌روند. در واقع، تمایل ما به اینگونه پیشگویی‌ها ریشه در حقیقت ندارد، بلکه ناشی از تلاش ما برای کاهش اضطراب روانی‌مان از طریق توهم کنترل بر شرایط است.

 

چرا جامعه به وعده‌های مبهم تمایل دارد؟

 

در هر جامعه‌ای که درگیر بحران‌های فرهنگی، فشارهای اقتصادی و چالش‌های اجتماعی است، جاذبه عمومی به پیشگویی و فال‌گیری ناظر بر یک مسئله تصادفی نیست، بلکه نشان‌دهنده نیاز جمعی به احساس آرامش و امید در شرایط بحرانی تبدیل شده است.

 

هرگاه اعتماد اجتماعی کاهش می‌یابد و آینده شخصی و جمعی غیرقابل پیش‌بینی می‌شود، حرف‌های مبهم پیشگوها همچون نوری ضعیف ولی امیدبخش در ذهن بسیاری نمایان می‌گردد. باور به پیشگویی نه تنها جلوگیری از نگرانی‌های فردی است، بلکه نشانه‌ای از یک بحران اعتماد ساختاری در جامعه است. پیشگویی به طور همزمان در لایه‌های مختلف فرهنگ عامه جایگاهی یافته است؛ از جمله در ضرب‌المثل‌هایی مانند «سالی که نکوست از بهارش پیداست» تا داستان‌ها و فیلم‌هایی که ایده دانستن آینده را به صورت یک خیال جذاب به تصویر می‌کشند.

 

فروشندگان پکیج‌های اینستاگرامی که وعده ثروتمند شدن به مخاطبان خود می‌دهند در واقع از فرمول پیشگویان که بر پایه استفاده از رنج و نگرانی مردم بنا شده، بهره می‌برند. روندی که اکنون با حضور رسانه‌های اجتماعی و فضای مجازی شدت بیشتری یافته است؛ موجی از پیشگوهای جدید با پوشش مدرن و زبانی تأثیرگذار، بازار باورهای عوام را گرم‌تر می‌کنند و چرخه اعتماد به خرافات را در ابعادی بی‌سابقه دوباره تولید می‌کنند. موضوعاتی نظیر قانون جذب و فرکانس کائنات و غیره هر یک در تلاش‌اند تا تکیه‌گاه کنترل زندگی را به مخاطبان خود بدهند و عملاً نوعی پیشگویی با لفافه‌ای تازه محسوب می‌شوند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا