این شش مرحله، وابستگی عاطفی را برای همیشه از زندگی‌ات حذف می‌کند

“`html

عصر ایران/ سواد زندگی؛ مریم طرزی– در صورتی که شادی‌ ما به‌صورت کامل به یک شخص خاص مرتبط باشد، تجربیات ناخوشایند و دردناکی را به دنبال خواهد داشت. وابستگی عاطفی ناسالم، به‌ویژه در قالب وسواس، باعث ایجاد احساسات منفی، طرد و کاهش اعتماد به نفس می‌شود.

این نکته حائز اهمیت است که باید وابستگی عاطفی را کاهش دهیم. لازم است رویکردهای مؤثری برای استقلال عاطفی اتخاذ نموده و در ماجراهای عاطفی غوطه‌ور نشویم.

وابستگی عاطفی و روابط ناموفق

<p ممکن است جالب باشد که بدانید وابستگی عاطفی و کم‌ارزش شمردن دیگران به‌ویژه در موقعیت‌های خاص، مانند زنان قربانی خشونت، رابطه نزدیک و تنگاتنگی دارند. همچنین نمی‌توانیم واقعیت‌های آشکار را نادیده بگیریم.

همه ما در یک مقطع زمانی دست به این کار زده‌ایم. ما عشق را با وابستگی اشتباه می‌گیریم و خود را درگیر پیوندهایی ناموفق مشاهده می‌کنیم. این وابستگی به حدی می‌رسد که آسایش و خوشبختی‌مان را به دیگران واگذار می‌کنیم.

پس بیایید مراحل و فرآیندهای درونی مناسب برای لذت بردن از روابِط سالم‌تر، که از وابستگی عاطفی دوری می‌کنند، بیاموزیم.

چگونه استقلال عاطفی کسب کنیم؟

1. شناسایی وابستگی عاطفی

نقطه آغازین این است: وابستگی عاطفی محدود به روابط عاشقانه نیست. این وضعیت به طور عمومی در سایر روابط اجتماعی نیز به چشم می‌آید: با دوستان، همکاران، خانواده و اطرافیان. به‌طورکلی، این یک شرایطی است که می‌تواند به تمامی جوانب زندگی امتداد یابد.

بسیاری از اوقات ممکن است مدت قابل توجهی زمان ببرد تا به این نکته پی ببریم. ما ممکن است ماه‌ها یا حتی سال‌ها درگیر این وضعیت باشیم. چرا تشخیص آن این‌قدر طول می‌کشد؟ زیرا در طی این راه، متأسفانه بیشتر از استقلال عاطفی خود دور شده‌ایم. به نحوی خود را تابع شخصی کرده‌ایم که ممکن است دیگر حتی به خواسته‌ها و افکار ما توجه نکند.

تشخیص این واقعیت روانشناختی، بدون شک، گام نخست برای رهایی از وابستگی عاطفی خواهد بود.

بیایید به نکات زیر توجه کنیم:

ویژگی‌های افراد وابسته

برای پی بردن به اینکه آیا ما نیز تمایل به ایجاد روابط وابسته داریم یا خیر، می‌توانیم به ویژگی‌های زیر توجه کنیم:

شادی شما به یک فرد خاص وابسته است: شما برای هیچ چیز جز بودن با کسی که او را دوست دارید، ارزش قائل نیستید.
اینکه دیگران چگونه با شما رفتار می‌کنند، خوشحالی شما را تعیین می‌کند.

شما برای اجتناب از درگیری، به هر قیمتی از مخالفت با دیگران پرهیز می‌کنید.

نیازهای دیگران را بر خواسته‌های خود مقدم می‌دارید.

علاوه بر این، تنها در صورتی با خودتان احساس راحتی می‌کنید که حس کنید مورد محبت قرار گرفته‌اید.

بسیاری اوقات از اینکه فرد یا افرادی که به آنها وابسته‌اید، شما را ترک کنند، بسیار می‌ترسید.

به آسانی قربانی باج‌گیری عاطفی می‌شوید.

ترجیح می‌دهید رنج بکشید تا اینکه این فرد را ترک کنید.

احساس گناه: اگر فرد مورد علاقه شما ناراحت باشد، شما از ناراحتی و گناه رنج می‌کشید.

شما تلاش می‌کنید که زندگی او را کنترل کنید تا مطمئن باشید که او را از دست نخواهید داد: شما به نوعی به جاسوسی تبدیل می‌شوید و حتی گفتگوهای او با دیگران را زیر نظر می‌گیرید.

میل به انزوا: شما تمایل دارید تنها با همان شخص بمانید.

اضطراب در رابطه: فرد هرگز احساس خوشحالی نمی‌کند زیرا همیشه خواسته بیشتری دارد و از ترک شدن به شدت می‌ترسند.

همه ما خواهان حضور یک فرد خاص در زندگی‌مان هستیم. اما چیزی که فرد غیر وابسته را متمایز می‌کند، این است که حتی اگر به‌تنهایی احساس مالیخولیا کنند، این حس مانع از لذت بردن آنها از سایر جنبه‌های زندگی نمی‌شود.

2. فهرست کردن آنچه به ما آسیب می‌زند و آنچه باعث رضایت ما می‌شود.

بعد از اینکه مشکل را شناسایی کردیم و به اهمیت حذف وابستگی عاطفی پی بردیم، باید گام دوم را برداریم.

باید فهرستی از اقداماتی که برای دیگران انجام داده‌ایم و به نوعی به ما آسیب رسانده‌اند تهیه کنیم.

ما درباره کارهایی که از روی عشق برای کسی انجام داده‌ایم سخن نمی‌گوییم، بلکه باید به اقداماتی توجه کنیم که با علم به زیان‌آور بودن آنها، باز هم آنها را انجام داده‌ایم.

به یاد داشته باشید که فرد وابسته به عشق، نه تنها به نیازهای خود، بلکه بیشتر به رفاه دیگران اهمیت می‌دهد.

اگر خواهان تغییر در وابستگی عاطفی‌تان هستید،
اولین کاری که باید انجام دهید این است که به خودتان فکر کنید.

شخص مقابل چه چیزی در زندگی شما داشت که به شما آسیب زد؟ چه اقداماتی در حق او کرده‌اید که برای شما مضر بود؟ آیا نسبت به دوستان، خانواده، فعالیت‌ها و رشد شخصی خود غافل شده‌اید؟ آیا به شما احترامی که شایسته‌اش هستید، گذاشته شده است؟

در این شرایط، لازم است که به رنج‌هایی که کشیده‌ایم توجه کنیم. هر چیزی که رها می‌شود یا کنار گذاشته می‌شود، ثمن و هزینه بزرگی دارد. تمام زمانی که برای این افراد صرف می‌شود، به معنای از دست دادن کیفیت زندگی ما است. بیایید با خود در این باره فکر کنیم.

۳. تقویت عزت نفس

همان‌طور که اشاره شد، عزت نفس پایین اصلی‌ترین عامل وابستگی عاطفی است. گزینه‌های متعددی برای تقویت آن وجود دارد. سؤالی که پیش می‌آید این است که چگونه می‌توانیم به آن ارزشی که شایسته‌اش هستیم بدهیم و این عضله روانی مهم را دوباره زنده کنیم.

چگونه می‌توانم عزت نفس از دست رفته‌ام را بازسازى کنم؟

با تصمیم‌گیری به نفع خود آغاز کنید. به یاد بیاورید که چه دستاوردهایی در گذشته داشته‌اید.

خود را با دیگران مقایسه نکرده و به تأیید آنها نیاز نداشته باشید.

پروژه‌ها و فعالیت‌های جدیدی را شروع کنید و با افراد مختلف آشنا شوید. آزمایش کنید و به ماجراجویی بپردازید. بر روی قاطعیت خود کار کنید. بدون ترس «بله» بگویید و بدون جنبه‌های عذابی «نه» بگویید.

مسئولیت شادی و زندگی‌تان را به عهده بگیرید.

خود را بشناسید و نیازها و خواسته‌هایتان را تحلیل کنید.

زخم‌های خود را التیام دهید.

«ترس از طرد شدن عمدتاً ناشی از میل به تأیید دیگران است. عزت نفس خود را بر اساس نظرهای دیگران پایه‌گذاری نکنید.»

-رابرت مک‌کی-

۴. آشتی با گذشته به منظور رهایی از وابستگی عاطفی

در ارتباط با مرحله قبلی، ضروری است که گذشته را رها کنیم و بر روی تغییراتی که در حال حاضر در حال تجربه آنها هستیم، تمرکز کنیم.

اما باید به خاطر داشته باشید که برای رهایی از گذشته، باید با آن آشتی کنید – یعنی بیاموزید که آن را به‌عنوان بخشی از زندگی‌تان بپذیرید، که درس‌های ارزشمندی برای شما به همراه دارد و شما را به فردی که امروز هستید تبدیل کرده است.

سعی کنید با گذشته خود مهربان باشید و اعمال خود را با معیارهای فعلی خود قضاوت نکنید.
اگر چیزی در گذشته‌تان به وقت حال نادرست به نظر می‌رسد، به همین دلیل است که آن تجربیات شما را به فردی قوی‌تر و باهوش‌تر تبدیل کرده‌اند. خود را ببخشید و از خود به خاطر هر آنچه که از سر گذرانده‌اید قدردانی کنید.

۵. یاد بگیرید که به تنهایی زندگی کنید

زندگی با عشق زیباست، اما این زیبایی تنها زمانی ممکن است که به خود احساس خوبی داشته باشیم.

اگر ما به عنوان انسان‌های مستقل رشد نکرده باشیم، قادر به ایجاد روابطی سالم نخواهیم بود. بنابراین، برای رهایی از وابستگی عاطفی، یاد بگیرید که به تنهایی خوش باشید.

لذت ببرید. یکدیگر را درک کنید. و دریابید که ما چه می‌خواهیم و چه نمی‌خواهیم.

زمانی که خود را دوست دارید و به دیگران وابسته نیستید، آماده‌اید که به‌طور سالم عشق بورزید.

همه ما فرشته‌ای ایده‌آل را در زندگی خود خواهیم داشت، افرادی برای دوست داشتن. اما «نیاز» با «خواستن» متفاوت است.

زمانی که به فردی نیاز دارید، معمولاً این رابطه کار نخواهد کرد. اگر برای احساس خوب به کسی وابسته‌اید، احتمالاً رابطه به شیوه سالمی پیش نخواهد رفت.

باید یاد بگیریم که بدون وجود یک شریک زندگی از زندگی لذت ببریم. فعالیت‌های بی‌شماری وجود دارد که می‌توانیم انجام دهیم، از جمله کشف و پرورش مهارت‌های خود، شکل‌دادن به آینده‌مان، اختصاص دادن زمان به سرگرمی‌ها، قرار ملاقات با دوستان، سفر و لذت بردن از چیزهای ریز و کوچک.

و مهم‌تر از همه، از خود مراقبت کنید و خود را همانند آنچه که شایسته‌اش هستید، دوست داشته باشید.

۶. تشخیص نیاز به کمک گرفتن از دیگران

در نهایت، اگر تمام مراحل پیشین را طی کرده‌اید ولی همچنان احساس می‌کنید در برقراری ارتباط به شیوه‌ای سالم‌تر و مستقل‌تر با مشکلاتی روبرو هستید، ضروری است که این حقیقت را بپذیرید و از کمک حرفه‌ای بهره برده و استفاده کنید.

حمایت حرفه‌ای خوب می‌تواند به شما در درک چگونگی تأثیر برخی مراحل در سابقه زندگی‌تان بر وابستگی عاطفی‌تان یاری کند.

علاوه بر این، یک مشاور روانشناسی می‌تواند راهکارهای متنوعی برای تقویت عزت نفس، اعتماد به نفس و قاطعیت شما ارائه دهد.

حذف وابستگی عاطفی به معنای حفظ استقلال و سرمایه‌گذاری روی شأن و رفاه خود می‌باشد.

کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@

“`

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا