اسرائیل در روز دوشنبه یکی از بزرگترین ضربات را تجربه کرد

متن کامل سخنان روحانی به این شرح است:

بسم‌الله‌الرحمن الرحیم

آغاز جنایت جنگی آمریکا و اسرائیل

حوادثی که از بیست‌وسوم خرداد امسال کشور را تحت تأثیر قرار داد، یعنی حمله آمریکا و اسرائیل به سرزمین ما، از جنبه‌های بسیاری اهمیت دارد. در ابتدا باید به این نکته اشاره کنیم که این تجاوز از یک غافلگیری شرم‌آور بهره‌برداری کرد؛ به این معنا که ترامپ پیش از آغاز ریاست‌جمهوری‌اش اعلام کرده بود که تمایل دارد تا زمان آغاز کارش، تمامی جنگ‌ها پایان یابد و در دوره‌اش هیچ جنگی را شاهد نباشد. او به‌ طور رسمی از جمهوری اسلامی ایران درخواست مذاکره کرد و این مذاکرات درحال ادامه بود که ناگهان جنگی آغاز شد. این نوع غافلگیری به واقع غیرقابل قبول است. کشوری مانند آمریکا و اسرائیل که به واسطه قدرت نظامی خود قصد تجاوز دارند، این گونه غافل‌گیرکننده عمل کردن با هیچ منطقی سازگار نیست.

نکته دوم این است که در جنگ‌ها ممکن است جنایات جنگی رخ دهد، اما در این مورد، تجاوزی بود که با جنایات جنگی آغاز شد. این بدان معناست که با حمله به منزل مسکونی، حتی اگر در آن یک دانشمند هسته‌ای یا یک فرمانده نظامی حضور داشته باشد، کودکان و زنان بی‌گناه قربانی می‌شوند. حمله به خانه‌های مسکونی و به خاک و خون کشیدن غیرنظامیان، هیچ توجیهی ندارد.

موضوع سوم این است که این جنگ صرفاً جنگ آمریکا و اسرائیل نبود. این واقعه با همکاری بیش از ۴۰ کشور انجام گردید. تقریباً تمامی اعضای ناتو در این جنگ مشارکت داشتند. کشورهایی از منطقه نیز در این تجاوز شرکت کردند و جالب اینکه نهادی وابسته به سازمان ملل که مسئولیت پشتیبانی تکنیکی از اعضای ان‌پی‌تی را دارد، در این توطئه سنگین شریک شد. در ۲۲ خرداد، شورای حکام قطعنامه‌ای علیه ایران صادر کرد که سه کشور اروپایی و ایالات متحده آن را پیشبردند و ۱۹ کشور از آن حمایت کردند. این قطعنامه به‌عنوان بهانه‌ای برای حمله روز جمعه آمریکا و اسرائیل به ایران تلقی می‌شد.

تلاش‌های مداوم آمریکایی‌ها برای توجیه حمله به ایران

آمریکا و اسرائیل مدت‌های مدیدی به عنوان دشمنان جمهوری اسلامی ایران و ملت ما فعال بودند و در مقاطع مختلفی نیز در تجاوز به کشور ما نقاط ضعف خود را نمایان ساختند. در سال‌های ابتدایی انقلاب در سال ۵۹، ماجرای طبس به‌ویژه در ذهن یادها باقی مانده است. در سال‌های ۶۶ و ۶۷، آمریکایی‌ها در جنگ ایران و عراق به شکل مداخله‌گرانه‌ای سهیم بودند و در خلیج فارس اقدام به مداخله عملیاتی کردند که به سرنگونی هواپیمای ایرباس مسافربری در ۱۲ تیر ۶۷ پایان یافت.

در زمان‌های مختلف، آمریکایی‌ها بارها برای حمله به ایران طراحی کرده بودند. به‌عنوان مثال، به دلیل انفجار خبر و تحقیقات اف‌بی‌آی که از سال ۷۵ آغاز شد، در سال ۷۸ اعلام کردند که این عملیات به طراحی ایران انجام شده و مسئله حمله احتمالی به ایران مورد بحث قرار گرفت که از آن عبور کردیم. همچنین در سال ۸۰، بعد از حادثه برج‌های دوقلو، به این فکر افتادند چه کشوری هدف حمله قرار گیرد و ایران نیز در بحث مطرح بود اما در نهایت به افغانستان حمله کردند. در سال ۸۱ نیز مجدداً این بحث اوج گرفت که نوبت ایران یا عراق باشد، که برخی بر این امر تأکید داشتند که باید حملاتی علیه ایران انجام گیرد، مخصوصاً اسرائیلی‌ها. نهایتاً در سال ۸۲ کشف آلودگی بالای ۸۰ درصد در نطنز بهانه‌ای برای ترامپ به وجود آورد که دوباره بحث حمله مطرح گردید. با این حال، تدابیر جمهوری اسلامی ایران و مذاکرات با سه کشور اروپایی مانع از وقوع جنگ گردید.

در سال ۹۲ نیز آمریکا و ۵+۱ تصمیم حمله به ایران را داشتند که البته با حضور مردم در ات آن سال و ۷۳ درصد مقبولیت، این تلاش ناکام ماند و مذاکرات هسته‌ای آغاز گردید که مؤلفه‌ای اساسی در جلوگیری از این حملات بود.

در سال ۹۸ نیز احتمال بروز درگیری وجود داشت، خصوصاً بعد از سرنگونی پهپاد گلوبال هاوک و مسائل آرامکو که آمریکایی‌ها به تهدیداتی در این زمینه پرداخته بودند. آن زمان هم با تدابیری به‌خوبی گذشت کردیم و اگر نیاز باشد می‌توانیم جزئیات آن را نیز تشریح کنیم. بنابراین در مقاطع مختلف، آمریکایی‌ها به دنبال بهانه‌جویی برای حمله به ایران بودند. اسرائیلی‌ها نیز به‌طور مستمر به کشتن دانشمندان هسته‌ای و طراحی‌های مختلف پرداخته و از طریق جاسوس‌ها و کوادکوپترها به تعرضات خود ادامه می‌دادند.

شرایط جدیدی برای تحریک آمریکا و اسرائیل ایجاد شد

اما در روزهای اخیر، شرایط جدیدی به‌وجود آمد که به‌ احتمال زیاد باعث تحریک آمریکا و اسرائیل برای حمله به جمهوری اسلامی ایران شد. یکی از این عوامل، وضعیت منطقه بود. آنها خیال کردند که قدرت ایران در حال تضعیف است. وقایع غزه، لبنان و سوریه که منجر به تغییرات عمده‌ای در آنجا شدند، به گمان آنها بر قدرت منطقه‌ای ایران لطمه زد.

علاوه بر این، شرایط ویژه‌ای نیز به وجود آمد که به گمان آنها فاصله‌گذاری میان مردم و حکومت افزایش یافته است، به خصوص پس از اعتراضاتی که از سال ۱۴۰۱ آغاز شد. این احساس در ذهن آن‌ها شکل گرفت که امکان حمله به ایران فراهم است. به‌علاوه، روابط ایران با برخی کشورهای غربی، به‌ ویژه اروپا و خصوصاً پس از جنگ روسیه با اوکراین و جاری شدن اتهامات در زمینه حمایت ایران از روسیه، به‌طور جدی مخدوش گردید و این امر به شرایط جدید ایران دامن زد.

بدین ترتیب، نتانیاهو مدام به‌دنبال تشدید جنگ بود تا از دولت خود دفاع کند؛ چرا که با پایان جنگ، چشم‌انداز سقوط دولتش را مشاهده می‌کرد. ترامپ نیز طی دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش به دلیل تحقیرهای متعدد، مخصوصاً در شورای امنیت سازمان ملل و دادگاه لاهه، احساس ضعف می‌کرد. اروپایی‌ها نیز به‌رغم مواضع سیاسی، در عمل نتوانستند در مقابل آمریکا مقاومت کنند و چنین عواملی مجدد طراحی جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران را تسریع کرد.

آمریکا و اسرائیل در دو هدف خود مغلوب شدند

در این جنگ، دو هدف عمده وجود داشت که باید به آن‌ها اشاره کنیم. علی‌رغم خساراتی که به جمهوری اسلامی ایران وارد آمد و از دست دادن عزیزانی در صفوف نیروهای مسلح، کارشناسان و شهروندان عادی، کشتار غیرنظامیان برای ما بسیار سنگین بود، اما اهداف آمریکا و اسرائیل در این مورد به سرانجام نرسید. هدف نخست سرنگونی جمهوری اسلامی ایران بود و هدف دوم برهم زدن ثبات کل منطقه بود. اسرائیل مدتهاست با شعار «نیل تا فرات» دنبال این اهداف است و آمریکا نیز در دوره بوش با طرح خاورمیانه جدید، به‌دنبال این‌چنین فرصت‌هایی بود. این جنگ به‌منظور این اهداف طراحی شده بود اما در هر دو زمینه به شکست مفتضحانه‌ای دچار گشتند. دلیل این عدم موفقیت آن بود که محاسبات آن‌ها نسبت به ملت ایران کاملاً ناچیز و غلط بود. به‌راستی مردم ایران اگرچه ممکن است شکایاتی و اعتراضی نسبت به حکومت داشته باشند اما همواره در برابر تمامیت ارضی، استقلال کشور و حساسیت در برابر تهدیدات خارجی، یکپارچه و متحد هستند و همواره مقاومت خواهند کرد. در مواجهه با هر نوع تعرض، مردم یکصدا ایستادگی خواهند کرد.

تصور می‌کردند که نیروی نظامی از هم خواهد پاشید

موضوع دیگر، تصور این بود که با این جنایات، نیروهای مسلح متلاشی خواهند شد. آنها به‌دنبال به هم ریختن فرماندهی و ساختار دفاعی ما بودند و با حمله به خانه‌های فرماندهان و دانشمندان فکر می‌کردند که عدم وجود این افراد به‌معنای اختلال در برنامه‌ریزی برای پاسخ به تجاوز خواهد بود. آن‌ها گمان می‌کردند این مسئله می‌تواند موجب وقفه در عملیات نظامی شده و چنانچه فرماندهان ناپدید شوند، پاسخ به تهاجمات بسیار دشوار خواهد بود. اما مقام معظم رهبری با صدور دستورات سریعی که به روحیه‌دهی به نیروهای مسلح و حاکم کردن ثبات و انسجام کمک می‌کرد، مانع از این امر شدند و به سرعت پرچم‌داران جدیدی معرفی کردند که فرماندهی را ادامه دهند، و این برای دشمن غیرقابل تصوری بود که نیروهای مسلح کشور با همان اقتدار پیش، به مقاومت ادامه دهند.

آشفتگی اسرائیل بعد از ناکامی استراتژی

مسئله دیگری که برای آن‌ها حیاتی بود، این بود که باور داشتند با بمباران چند مرکز موشکی و سکوی موشک، توازن قدرت به‌کلی بر هم خواهد خورد و ایران دیگر قدرت پاسخگویی نخواهد داشت. درحالی‌که جمهوری اسلامی ایران قاطعانه در برابر تجاوز اسرائیل ایستاد و با پرتاب موشک به تل‌آویو و حیفا ثابت کرد که توانمند است و به مقاومت ادامه می‌دهد. گنبد آهنین اسرائیل که سال‌ها به‌منظور حفاظت از خود طراحی کرده بودند، با توجه به حرفه‌ای بودن ایرانی‌ها در ساخت تجهیزات و موشک‌های دقیق، موفق نشدند و اسرائیل در روز دوم به شکست سنگینی دچارش شد. هدف اسرائیل این بود که با همکاری آمریکا یک جنگ چهار روزه را برگزار نماید و در پنج‌شنبه پیروزی خود را جشن بگیرد. اما در نهایت، طراحی آن‌ها برای ضعیف کردن نیروهای حاکمیتی در روز دوشنبه به شکست کامل انجامید و خود ترامپ جلساتش با شانزدهمین کشور را به حالت تعلیق درآورد و گفت که قصد دارد پیروزی بسیار مهم‌تری را جشن بگیرد. این عملیات ناکام ماند و با عنایت خداوند حمایت ملت ایران میسّر و موفقیت حاصل گردید.

آشفتگی رسانه‌های داخلی

طرح مستقیم دیگری که دنبال می‌کردند، تلاش برای قطع صدای جمهوری اسلامی ایران با حمله به صدا و سیما بود که می‌خواستند ارتباط مردم با حاکمیت را در بحران قطع کنند. با این حال، تدبیر و آمادگی‌های قبلی صدا و سیما مانع از رخ دادن این جنایت شد. تلاش آنها برای قطع ارتباطات پیامدهایی عمیق داشت و صدا و سیمای جمهوری اسلامی تحت هیچ شرایطی قطع نشد و حتی یک ثانیه. مجری صدا و سیما در زمانی که بمباران در حال انجام بود، به شیوه‌ای مؤثر و حماسی به ادامه گزارش‌گری پرداخت و به‌راستی شایسته تقدیر است که این ایستادگی و برنامه‌ریزی موثر را منجر به حفظ ارتباطات لطیف چوپان کرد.

عزای آمریکا و اسرائیل بعد از ناکامی

بعد از روز سوم، با خیال ناامیدانه، اقدام به جنگ کردند زیرا می‌دانستند که دو هدف بزرگ – سرنگونی حکومت ایران و تسلط بر خاورمیانه – به شکست انجامید. آنها تنها در تلاش بودند که به‌دنبال چهره‌ای نیکو از خود بماند و از آتش‌بس دور نشوند و حتی قصد داشتند که به صورت ناگهانی به یکی از مراکز هسته‌ای ایران حمله کنند. با این حال، واکنش‌های مؤثر جمهوری اسلامی ایران و استفاده از موشک‌های پیشرفته این حربه را خنثی کرد. در انتها اسرائیل و آمریکا هیچ هدفی را نتیجه نگرفتند و حقیقت آن که به جای این مسائل، آن دو موضوع مهم هسته‌ای و ساخت دقیق توان هسته‌ای بهانه‌هایی در پی حمله به جمهوری اسلامی ایران بودند.

باید به دانشمندان میدان و فرصتی بدهیم

ما نباید غافلگیری را فراموش کنیم و تاکنون در این مسائل بزرگ که آمریکایی‌ها تمامی آن را در نظر دارند هوشیار باشیم. باید آماده باشیم. عدم اتحاد ملی و انسجام موثر، باید یک نظمی را به وجود آورد و بر حمایت از نیروهای مسلح تأکید کنیم. به نظر می‌رسد که باید به دانشمندان ایرانی در میدان و حیات فعالیت‌های علمی توجه کنیم و آنها را دعوت کنیم که به کشور بیایند. جنگ، جنگ علم و تکنولوژی است؛ اگر ما بتوانیم در این راستا گام‌های مؤثری برداریم، می‌توانیم به موفقیت و پیروزی در برابر دشمنان دست پیدا کنیم.

باید روابط‌مان را با دنیا بهبود ببخشیم

برقراری روابط با دنیا نیز یکی دیگر از موضوعات ضروری است. در عین حال باید روابط‌مان را با کشورها تقویت کنیم و اگر مذاکره‌ای به نفع کشور و امنیت ملی باشد، در این زمینه گفتگو نماییم. آنچه در سیاست خارجی مهم است توجه به نظرات مردم است و اگر خواست مردم برقراری ارتباط با کشورهای دیگر باشد، نیاز به انجام این ارتباط به‌شدت احساس می‌شود. روابط با همسایگان، شرق و غرب و حتی بکاهش تنش با آمریکا در صورتی که به نفع منافع ما باشد، بلامانع است و باید در دستور کار قرار گیرد. لذا باید تنش‌ها و خصومت‌ها کاهش یابد. اسرائیل به تنهایی توانایی ندارد و صرفاً در صورت حمایت آمریکا قوی است.

پایه‌گذاری یک دستگاه اطلاعاتی مردم‌محور

علاوه بر این، ضروری است که یک دستگاه اطلاعاتی مبتنی بر عظمت ملت برای جمعیت ۹۰ میلیونی ایران پایه‌گذاری کنیم. یک دستگاه اطلاعاتی که به‌جای اینکه به عده‌ای در اتاق‌های تاریک بپردازد، مجموع کشور به‌عنوان پشتیبان عمل کند. یادآوری این نکته ضروری است که در سال‌های ۶۰ و ۶۱ به قدرتی دست یافتیم و توطئه‌ها را با کمک مردم شکست دادیم. امروزه نیز مردم باید در صحنه حاضر باشند و با کمک یک دستگاه اطلاعاتی قدرتمند، نقاط ضعف کشور را جبران کنیم.

توجه به خواسته‌های ملت

باید به خواسته‌های مردم توجه کنیم و امکان بالای فعال‌سازی احزاب را به‌وجود آوریم. اگر بخواهیم کشور خود را نجات دهیم، به‌ویژه در سیاست داخلی، باید احزاب قوی شکل بگیرد و کاندیداهای صالح از طرف احزاب معرفی گردند. اگر میدان عمل واقعی برای احزاب فراهم نشود، هیچ پایگاه اجتماعی و سیاسی مؤثری برای آینده کشور باقی نخواهد ماند. لذا ما باید به سمت تقویت احزاب حرکت کنیم تا از این طریق آرای مردم در مجالس حکومتی به فعل درآید.

نیروهای نظامی به وظایف خود پایبند باقی بمانند

اگر ما می‌خواهیم خواسته‌های مردم را عملی کنیم، باید نیروهای مسلح را به تبعیت از وظایف ذاتی خود سوق دهیم. این امر به‌طور خاص به امور اقتصادی، تبلیغاتی و سیاست داخلی مربوط نمی‌شود و نیروی مسلح باید به وظایف ذاتی خود پایبند باشد. در دفاع از کشور، باید از بهترین سلاح‌ها و منابع برای جلوگیری از نفوذ دشمن استفاده شود. دستگاه اطلاعاتی ما نیز باید به یک موقعیت بیشتر تمرکز کند و در تمامی عرصه‌ها به کارکرد اصلی خود پایبند بماند.

طراحی یک استراتژی نوین ملی

مهم‌ترین موضوع، طراحی استراتژی ملی نوینی است که منحصراً بر اساس تجربیات سودمند در گذشته، متناسب با چالش‌ها و مؤلفه‌های روز، و خواسته‌های مردم طراحی شود. ما در این ۴۶ سال، استراتژی ملی خود را به کار برده‌ایم و باید نقاط قوت را تقویت و نقاط ضعف را اصلاح کنیم. استراتژی ما باید بر اساس خواست مردم و تکامل و توسعه کشور شکل گیرد تا بدینوسیله بتوانیم در برابر نگرش‌های تهدید‌آمیز واکنش نشان دهیم و از آن‌ها جلوگیری کنیم.

این تلاش‌ها نه تنها اوضاع کشور را بهبود می‌بخشد بلکه در درازمدت شرایط تقابلی با بحران‌های احتمالی را نیز تسهیل خواهد کرد. به یاد داشته باشیم که اگر فقط به شعار بسنده کنیم و در عمل اقدام نکنیم، با مشکلات عدیده‌ای روبرو خواهیم شد. ملت بزرگ ما در این شرایط باز هم در صحنه حاضر است و ما نیز موظف به برآورده ساختن پاسخ مناسب به آن‌ها هستیم.
والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا