پوتین میتواند شمشیر پادشاهیهای خلیج فارس را غلاف کند؟/ اهرم تازه کرملین علیه ترامپ رو شد
به گزارش اقتصادنیوز، نشریه نیویورک تایمز با انتشار گزارشی مدعی شد: مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران و ولادیمیر پوتین، همتای روسیاش روز جمعه در کرملین معاهده همکاری را امضا کردند که اتحاد بین دو کشور که ماحصل تمایل متقابل برای به چالش کشیدن غرب است را مستحکم میکند.
این معاهده جدیدترین معاهدهای بود که روسیه بعد از حمله به اوکراین با کشوری امضا کرد و به ادعای ناظران گواه بر تلاشهای مسکو جهت بهبود جایگاه جهانیاش قبل از آغاز دومین دوره ریاست جمهوری ترامپ است.
علاوه براین، توافق در شرایطی امضا شد که ایران و روسیه تحت تحریمهای متعدد غرب قرار گرفته و از همین رو تجارت و تعاملات مالی در خط مقدم معاهده امضا شده روز جمعه قرار داشت.
بازی پیچیده با تهران و پادشاهیها
نیویورک تایمز در ادامه یادداشت خود آورد: توافقنامه منتشر شده مسائل نظامی را پوشش نمیدهد و تصریح میکند که در صورت حمله به ایران یا روسیه، امضاکنندگان معاهده هیچ کمک نظامی را در اختیار طرف مقابل قرار نخواهند داد.
از همین رو همانگونه که سفیر ایران در مسکو اعلام کرد: برخلاف توافقهایی که مسکو با دیگر متحدانش امضا کرده، توافق با ایران فاقد بند دفاعی متقابل است. کاظم جلالی، سفیر ایران در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، گفت: استقلال و امنیت کشور ما و خوداتکایی بسیار مهم است. ما علاقهای به پیوستن به هیچ بلوکی نداریم.
همزمان پوتین در سخنانی در کرملین پس از دیدارش با پزشکیان تاکید کرد: توافق با ایران «اصلی مهم و جدی برای ایجاد روابط متقابل مبتنی بر اعتماد» تعریف میکند و ما برای مدت طولانی تلاشهای خود را در عرصه بینالمللی هماهنگ کرده ایم.
در این میان، تحلیلگران سیاست روسیه در خاورمیانه مدعیاند که این معاهده فقط وضع موجود در منطقه را رسمی میکند و روسیه باید مراقب باشد تا با بازیگران مختلفی که منافعشان در تقابل با یکدیگر قرار دارد، دوست بماند.
به گفته روسلان سلیمانوف، تحلیلگر مستقل روسیه در امور خاورمیانه، توافق جدید روابط کنونی بین روسیه و ایران را مدون خواهد کرد، اما گام جدیدی برای دو کشور نخواهد بود. به ادعای این تحلیلگر، در حالی که روسیه به همکاریهای نظامیاش با ایران متکی است، از منظر اقتصادی به امارات متحده وابسته است.
سلیمانوف در پاسخ به سؤالات کتبی نیویورک تایمز نوشت: «برای روسیه سختتر است که بین ایران و سایر کشورهای منطقه تعادل ایجاد کند. مسکو در حال امضای بیانیههایی با امارات متحده عربی است که به ادعای این تحلیلگر حاکمیت ایران بر سه جزیره استراتژیک تنگه هرمز را زیر سوال میبرد؛ همین گزاره ادعایی نشان دهنده وابستگی فزاینده مسکو به ابوظبی است.
پوتین و معمای بازیگران خاورمیانه
نیکیتا اسماگین، کارشناس سیاست روسیه در خاورمیانه فعال در اندیشکده شورای امور بینالملل روسیه، در این باره مدعی شد: روسیه جدا از روابط با امارات متحده عربی، از زمانی که ریاض روابطش را با تهران عادی سازی کرده، باید تعاملات با عربستان سعودی را نیز در نظر داشته باشد؛ چرا که پادشاهی شریک بسیار مهم از نظر تأثیرگذاری بر قیمت نفت است.
به ادعای اسمگین، روسیه جنگندههای پیشرفته خود را به ایران ارسال نکرده است، چرا که هراس دارد عربستان با این اقدامش مخالفت کند.
اسمگین در ادامه ادعا کرد: «استراتژی روسیه برای میانجیگری جهانی در خاورمیانه با هدف رایزنیهای همه طرفین پس از حمله به اوکراین شکست خورده است، زیرا اسرائیل و ایالات متحده از معادله حذف شدهاند». اما اگر روابط ایران، عربستان سعودی و امارات را در این مثلث قرار گیرد، روسیه همچنان میتواند شریکی برابر برای همه آنها باقی بماند.
رهبران ایران این سفر را چیزی فراتر از یک سفر دولتی به قلمداد کرده و امضای این توافق را یک نقطه عطف استراتژیک قلمداد میکنند. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: این معاهده یک نقطه عطف کلیدی است که روابط دوجانبه ما را تقویت میکند. این فقط یک توافق سیاسی نیست، بلکه نقشه راه آینده است.
دیمیتری اس. پسکوف، سخنگوی کرملین نیز گفت: «زمان امضای معاهده با هدف منحرف کردن توجهها از مراسم تحلیف ترامپ در روز دوشنبه تعیین نشده است»؛ این گزارهای است که عراقچی نیز بر آن مهر تایید زد و گفت که زمان بندی این سفر از مدتها پیش تعریف شده بود.
از زمان حمله روسیه به اوکراین، روابط مسکو و تهران نزدیکتر شده است. به گفته ادعایی آمریکا و اروپا، ایران موشکهای بالستیک کوتاهبرد و پهپادها را در اختیار روسیه قرار داده است؛ ادعایی که بارها توسط مقامهای رسمی ایران رد شده است.
هدف پوتین
نیویورک تایمز در ادامه گزارش خود آورد: کرملین تا حدودی از منظر دیپلماتیک حامی تهران بوده و در حال ساخت دو راکتور هستهای در نیروگاه اتمی بوشهر در ایران است. به ادعای این نشریه، از زمان شروع جنگ در اوکراین، روسیه با ایجاد و رسمیت بخشیدن به مجموعهای از معاهدات، در تلاش است تا با آنچه که به عنوان هژمونی تهاجمی و امپراتوری غرب به رهبری ایالات متحده است، مقابله کند.
در معاهده امضا شده آمده که روسیه و ایران «تک قطبی و هژمونی در امور جهانی را رد میکنند». در ماه ژوئن، روسیه قرارداد مشارکتی با کره شمالی امضا کرد و در ماه دسامبر، یک معاهده امنیتی با بلاروس به امضا رساند که به واسطهاش استقرار تسلیحات هستهای تاکتیکی روسیه در این کشور رسمیت یافت. هر دو قرارداد شامل یک بند دفاع متقابل بودند.
روسیه همچنین رهبری سازمان پیمان امنیت جمعی را بر عهده دارد که شامل بلاروس و چندین کشور دیگر شوروی سابق از جمله ارمنستان در قفقاز و قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان در آسیای مرکزی است. این سازمان که به عنوان وزنه تعادل در برابر ناتو در نظر گرفته شده، بر این اصل استوار است که حمله به یک عضو باید به عنوان حمله علیه همه تلقی شود. این اتحاد اخیراً به چالش کشیده شده و ارمنستان عملاً عضویت خود را مسدود کرده است.
به ادعای نیویورک تایمز، همزمان ایران با مجموعهای از چالشها مواجه است که بخش عمدهای از آن به تحریمها باز میگردد. بازگشت ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا به احتمال زیاد فشارها و تلاشهای بیشتر واشنگتن را برای اعمال فشارها و و تحریمها علیه تهران افزایش خواهد داد.
جدای از مسائل دفاعی، روسیه با ایران و سایر کشورها برای توسعه جایگزینی برای سوئیفت به رهبری غرب، یک سرویس پیام رسانی جهانی که بیش از 11 هزار موسسه مالی را به هم متصل میکند و به آنها اجازه میدهد در مورد تراکنشهای معلق به یکدیگر هشدار دهند، تعریف کرده است.
مسکو همچنین امیدوار است که از طریق ایران خط آهنی بسازد تا این کشور را مستقیماً به بنادر خلیج فارس متصل کند. عراقچی دراین باره گفت که قرارداد امضا شده در روز جمعه به ایران اجازه میدهد تا به عنوان گذرگاهی برای صادرات گاز روسیه از طریق شبکه خطوط لوله خود عمل کند و گاز را از دریای خزر به سواحل خلیج فارس برساند.
به گفته او، این بدان معناست که ایران در حال تبدیل شدن به یک قطب اصلی برای صادرات گاز است. همزمان کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه خاطر نشان کرد که رهبران روسیه و ایران دریافتند که توافق قدیمیتر بین دو کشور منسوخ شده و واقعیتهای نظم کنونی جهان و منطقه را منعکس نمیکند.
به باور سفر ایران، توافق جدید «هر جنبهای از روابط دوجانبه ما از جمله موضع سیاسی ما را در نظر میگیرد. این که ما قدرت را چگونه میبینیم و چگونه با هم به جلو حرکت میکنیم.»