ابطحی: شهید رئیسی یکی از پیشگام‌ترین شخصیت‌ها در نشست‌های تعاملی روحانیون از دو سوی جناح بود و در دوران اختلاف شدید میان هاشمی و کروبی، هر دو او را به‌عنوان داور قبول کردند

محمد علی ابطحی، چهره سیاسی اصلاح‌طلب، در گفت‌وگویی با خبرگزاری فارس به بررسی ابعاد مختلف زندگی و شخصیت شهید رئیسی پرداخت.

در ادامه می‌توانید متن کامل این گفت‌وگو را مطالعه کنید:

آشنایی و ارتباط شما با شهید رئیسی چگونه آغاز شد؟

 از دوران جوانی و آغاز فعالیت‌های طلبگی با ایشان знаком بودم. سن ما مشابه بود و هر دو در مدرسه آیت‌الله موسوی‌نژاد، پدر همسرم، تحصیل می‌کردیم. ایشان بعدها همواره نسبت به آن مدرسه وفادار باقی ماند. پس از درگذشت آیت‌الله موسوی‌نژاد، شهید رئیسی که آن زمان مسئول آستان قدس رضوی بود، محل شایسته‌ای در حرم برای دفن ایشان فراهم کرد که نشان‌دهنده وفاداری ایشان بود. این آشنایی طولانی مدت ادامه یافت.

آیا در زمان حضور شما در دوره‌های اجرایی نیز ارتباط شما با شهید رئیسی ادامه داشت؟ مثلاً در دوران اصلاحات؟

بله. در آن سال‌ها که تنش‌های سیاسی به اوج خود رسیده بود، من پیشنهادی به رئیس‌جمهور ارائه دادم مبنی بر برگزاری جلساتی میان روحانیون دو جناح. گفته بودم که ما روحانیون انقلاب، هم در طرف اصلاح‌طلبان قرار داریم و هم با جناح مخالف در ارتباط هستیم. برگزاری این جلسات می‌تواند به حل بسیاری از مشکلات کشور کمک کند. این پیشنهاد با استقبال مواجه شد و جلساتی تقریباً هر دو هفته یکبار برگزار می‌کردیم که شهید رئیسی یکی از اعضای فعال آن جلسات بود.
در این جمع، چهره‌هایی مانند آقای قمی، آقای محمدی عراقی، مرحوم صدوقی، آقای موسوی لاری، آقای طاها هاشمی، آقای پورمحمدی، آقای یونسی و آقای شریعتمداری و همچنین خود من حضور داشتیم. فضای این جلسات بسیار صمیمی و سازنده بود و نتیجه‌گیری‌های ما به رئیس‌جمهور منتقل می‌شد. گاهی نیز عکس‌هایی از این جلسات منتشر کرده‌ام.
در موقعی که روزنامه سلام تعطیل شد، شهید رئیسی پیشنهاد برگزاری نشستی از همان جمع را مطرح کرد تا همه ما از رئیس قوه قضاییه درخواست کنیم تا روزنامه مجدد فعالیت خود را از سر بگیرد. این رویکرد تعامل‌جویانه ایشان، بسیار آموزنده بود. به یاد دارم جلسه‌ای منعقد شد که در آن آقای محسنی اژه‌ای نیز حاضر بودند، ولی در نهایت به نتیجه ملموسی دست نیافتیم. با این حال، در آن زمان نوعی نگاه مدارا در میان حاضرین وجود داشت.

به نظر شما چرا بعد از شهادت آیت‌الله رئیسی، جریان اصلاح‌طلب کمتر درباره ایشان صحبت کرد؟

به نظر می‌رسد فضای دو قطبی و تردید در برداشت‌ها باعث شده تا اصلاح‌طلبان نسبت به وی محتاط‌تر به نظر برسند. در حالی که اگر توجه بیشتری به رویکرد تعامل‌گرای شهید رئیسی می‌شد، فرصت‌های بیشتری برای ایجاد وحدت ملی و گفت‌وگو در دسترس بود. امروز نیز امکان احیای همان نوع جلسات مشترک میان نیروهای فکری و سیاسی مختلف وجود دارد، اما نیاز به اراده‌ای از سوی حاکمیت دارد. تجارب موفق آن جلسات می‌تواند الگویی برای فائق آمدن بر بحران‌ها باشد. شهید رئیسی یکی از شخصیت‌های کلیدی بود که در آن فضا تأثیرگذار بود و امیدوارم چنین رویکردهایی بیشتر شناخته و به کار گرفته شوند.

آیا خاطره خاصی از نقش ایشان در حل و فصل مشکلات سیاسی دارید؟

بله. یک بار در نتیجه اختلافی شدید بین آقای هاشمی رفسنجانی و آقای کروبی، رئیس وقت مجلس، شرایط به شدت بحرانی شده بود و به حدی بود که ممکن بود دیگر با هم صحبت نکنند. یادم می‌آید که ما در هیئت حج بودیم و آقای کروبی به عنوان رئیس حج نیز در آنجا حضور داشت. او از من خواست که به آقای هاشمی زنگ بزنم و نکته‌ای را به او منتقل کنم. نکته قابل توجه این بود که نهایتاً هر دو طرف، آقای رئیسی را به عنوان داور و قاضی کردند.

آیا با وجود اختلافات، هر دو به آقای رئیسی اعتماد داشتند؟

دقیقاً. در آن زمان آقای رئیسی جوان بود، اما هر دو شخصیت مهم درگیر، یعنی آقایان هاشمی و کروبی، او را به‌عنوان داور پذیرفته بودند. این نشان‌دهنده روحیه صلح‌طلب و تساهل او بود. در آن سال‌ها، دفتر امام خمینی نیز به ایشان اعتماد ویژه‌ای داشت. با وجود سن پایین، در حدود ۳۰ سالگی، بخصوص در مقایسه با بزرگان مثل آیت‌الله اردبیلی و آیت‌الله هاشمی شاهرودی، آقای رئیسی از اعتبار خاصی برخوردار بود.

در زمان ریاست‌جمهوری ایشان، ارتباط شما با او چگونه بود؟

در دوران ریاست‌جمهوری، چند مرتبه با ایشان دیدار داشتم، مثلاً در جلسات مرقد امام. ولی هر بار که ایشان را می‌دیدم، به یاد گذشته و دوستی‌های قدیم صحبت می‌کرد. علی‌رغم تفاوت‌ها و اختلافات سیاسی، همواره در تلاش بود تا به روابط گذشته خود وفادار بماند.

شما به کدام مذاکرات اشاره می‌کنید؟ آیا منظورتان مذاکرات برجام است که آمریکا آن را ترک کرد و اروپا نیز به تعهداتش عمل نکرد؟

بله. اما مباحثی که قبل از ریاست‌جمهوری آقای رئیسی در حال پیگیری بود، مبدأ ماجراست. توافقی که به امضای نهایی نزدیک شده بود، قابلیت انجام داشت و می‌توانست دولت ایشان را از پیچیدگی‌ها رهانیده و از درگیری‌های بیشتر پرهیز کند. گرچه تلاش‌ها برای حل این موضوع ادامه یافت، اما امکان داشت که او پیش از ورود به پاستور، در موقعیتی برای پیشبرد این توافق قرار گیرد. بنظر من، بخشی از این مسائل ناشی از تصمیم‌های اطرافیان ایشان بود. آن‌ها تصور کردند که اگر این توافق در دوران دولت قبلی امضا شود، اعتبارش به آن دولت تعلق خواهد گرفت، در حالی که در دیپلماسی، فرآیند اعتمادسازی باید دوطرفه باشد.

اگر در آن زمان این مسئله حل می‌شد، قطعاً نتایج بیشتری در پرونده مذاکرات حاصل می‌شد. به عنوان یک نکته، باید بگویم که ممکن است آقای رئیسی به بزرگی بار مسئولیت ریاست‌جمهوری آگاه نبوده باشد، ولی او واقعاً مشتاق به خدمت‌رسانی بود. این صداقت در خدمت‌رسانی، فارغ از نتایج آن، یک جنبه مهم و شایسته احترام است. البته ترکیب دولت و حلقه اطرافیان ایشان، در مسیر دستیابی به موفقیت مشکلاتی ایجاد کرده بود. بخشی از آن‌ها تلاش داشتند تا کل نظام را طبق یک گرایش خاص نوین‌سازی کنند. اما من آقای رئیسی را به عنوان یکی از حامیان این نوع نگاه نمی‌شناسم. او مایل به گفت‌وگو و تعامل با جناح‌های مختلف بود، اما تحت تاثیر فضای محدودکننده‌ای قرار داشت.

در دولت آقای رئیسی ارتباطات خوبی با کشورهای همسایه برقرار شد که منجر به توافقاتی همچون عضویت در شانگهای و بریکس شد. تحلیل شما از رویکرد سیاست خارجی دولت سیزدهم چیست؟

سیاست خارجی دولت آقای رئیسی به سمت تهاجم نرفته و رویکردی مبتنی بر همراهی اتخاذ کرده است. اما، ضروری است که همراهی در سیاست خارجی، نیاز به اعتمادسازی متقابل داشته باشد. این اعتمادسازی باید از سوی طرف مقابل نیز حاصل شود. انتقال فضای خاصی از دولت قبلی به دولت جدید موجب شد که طرف مقابل، چه آمریکا و چه سایر قدرت‌ها، به راحتی نتوانند به تصمیمات جدید اعتماد کنند. در این شرایط، ایجاد همکاری‌های بین‌المللی دشوار می‌شود. همچنین، داده‌هایی که برخی رهبران جهانی بر مبنای آن تصمیم‌گیری می‌کنند، گاهی نادرست و متاثر از اطلاعات گروه‌های اپوزیسیون خارج‌نشین است. مثلاً اظهارات اخیر ترامپ درباره ایران نمونه‌ای از این موضوع است. توهین‌هایی که در کلام او نسبت به اعراب و ایرانی‌ها وجود داشت، غیرواقعی و تحقیرآمیز بود. واقعیت ملت ایران و پیشرفت‌های داخلی، به‌ویژه منظر شهرها، تفاوت زیادی با تصویری دارد که ترامپ به نمایش می‌گذارد. متاسفانه برخی از رهبران جهانی تحت تأثیر چنین اطلاعاتی قرار می‌گیرند، در حالی که این اپوزیسیون بی‌ریشه خود بر خوش‌شانسی نظام ایران به شمار می‌آید.

نظرتان درباره آقای امیرعبداللهیان چیست؟

آقای عبداللهیان، دیپلماتی واقع‌بین، مستقل و توانمند است که انکار آن ممکن نیست. از زمانی که به عنوان معاون آقای ظریف فعالیت می‌کرد تا زمان وزیر خارجه شدن، توانایی‌های عمیق خود در عرصه دیپلماسی را نشان داد. درست است که در دولت آقای رئیسی وزیر خارجه بود و شرایط خاص خود را داشت، اما او همواره به عنوان چهره‌ای محترم و با دانش باقی ماند. در ابتدای دوره وزارتی‌اش هجمه‌هایی بر علیه او شکل گرفت که انصافاً ناعادلانه بود. البته هر فردی که وارد این عرصه می‌شود باید برای مواجهه با نقدها و فشارها آماده باشد. یک نکته بااهمیت این است که او نظر انتقادی دیگران را می‌شنید و تلاشی برای بهره‌برداری از آن‌ها در جهت بهبود شرایط داشت.

۲۹۲۲۱

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا