نگاهی به ساز و کار سازمان‌ها و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در کشور

در پی درگیری‌های دوازده روزه، مقام‌های ارشد کشور، تعدادی از سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی و نظامی، حاکمیت و همچنین مردم با خسارات فراوانی مواجه شدند. زنگ خطر از هر گوشه‌ای از کشور به صدا درآمد و بنابراین لازم است چند نکته کلیدی در زمینه مسائل امنیتی و اطلاعاتی، پدافند و حتی آفند دوباره مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد تا تأثیرگذاری این نهادها در بحران‌های گذشته و احتمالی مشخص گردد.

۱. از زمان تأسیس نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و نظامی، یک تعریف جامع و صحیح از وظایف آنان ارائه شده است. سازمان‌های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی باید به طور ملی و مردمی، بدون وابستگی به هرگونه جناح یا خط سیاسی، به انجام وظایف خود بپردازند. اکنون پرسش این است که این نهادها چقدر با اصول بنیادین خود همسو هستند یا از آن دور شده‌اند. وقتی که ارزیابی نامزدهای ریاست جمهوری یا مجلس با استانداردهای سیاسی این نهادها انجام می‌شود و جنبه‌های سیاسی به آن اضافه می‌گردد، باید اطمینان داشت که این نهادها در حال فاصله گرفتن از اهداف اصلی خود هستند و فعالیت‌های فرعی انجام می‌دهند که می‌تواند آسیب‌های جدی به کشور، مردم و خود آن نهادها وارد آورد.

۲. توانمندی و چابکی نهادها و سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی به تعداد آن‌ها وابسته نیست، بلکه کیفیت عملکرد آنان اهمیت دارد. افزایش تعداد نهادها معمولاً به انبوه‌سازی و کارهای موازی منجر می‌شود و اکثر سازمان‌ها تنها بر برنامه‌های خود تمرکز کرده و تمامی جوانب را در نظر نمی‌گیرند. این نکته به وضوح در شرایطی که تعداد این نهادها به طرز قابل ملاحظه‌ای افزایش می‌یابد، نمایان می‌شود و در صورت عدم هم‌ترازی می‌تواند بحران‌هایی برای کشور ایجاد کند. بنابراین، افزایش تعداد دستگاه‌ها منجر به سردرگمی و حتی بیشتر شدن رویه‌های مشابه می‌شود.

۳. فعالیت‌های اقتصادی نهادها و سازمان‌های اطلاعاتی، امنیتی و نظامی همانند سم مهلکی است که آنان را از اجرای مسئولیت اصلی خود بازمی‌دارد. زمانی که فعالیت‌های اقتصادی در میان می‌آید، معمولاً موضوع امنیت کشور در اولویت قرار نمی‌گیرد. به همین دلیل، مسائل اقتصادی و مالی می‌توانند شکاف و رخنه‌ای را ایجاد کنند که تار و پود نهادهای امنیتی و نظامی را تحت تأثیر قرار دهد.

۴. در جریان جنگ ۱۲ روزه، موضوع جاسوسی و نفوذ به حاشیه رفته است. در گذشته، خوشبختانه حرف از نفوذ فرهنگی غرب بود، اما به نفوذ در ساختارهای داخلی کمتر توجه شده است. نمی‌توان گفت که اتباع بیگانه در زمینه نفوذ بی‌تأثیر بوده‌اند، اما این واقعیت که هیچ کشوری، به ویژه ایران با مشکلات متعدد، قادر به پذیرش این تعداد پناهنده است، قابل انکار نیست. سوأل اساسی این است که آیا این افراد تابع خارجی می‌توانند به این میزان اطلاعات جمع‌آوری کرده و در خدمت دشمن قرار دهند؟ قطعاً پاسخ منفی است. بنابراین، شکی نیست که اتباع خارجی بخشی از پیاده‌نظام دشمن در داخل کشور بوده و باید وضعیت آنان به سرعت مشخص شود.

از سوی دیگر، بخش مهمی از این کمبودها در کشور ناشی از فناوری‌های اطلاعاتی، از جمله نرم‌افزارهای پیشرفته، هوش مصنوعی، ماهواره‌های جاسوسی و دیگر ابزارها می‌تواند به سوءاستفاده منجر شود. اما باید به این نکته اذعان کرد که نفوذ داخلی همچنان بالا است. به‌عنوان مثال، زمانی که اسماعیل هنیه در قلب تهران ترور شد، واکنش خاصی از نهادهای مسئول برای توجیه افکار عمومی مشاهده نشد و هنوز هم این ترور برای بسیاری معمای پیچیده‌ای باقی مانده است. بنابراین، سیستم و ساختار نیاز به بازنگری و تعریف مجدد دارند.

همچنین کسانی که از وقایع جنگ، ویرانه‌ها و آسیب‌های ناشی از دشمن عکس و فیلم تهیه کرده و در شبکه‌های اجتماعی مانند تلگرام، واتساپ و ایمیل گزارش‌های نادرست را منتشر می‌کنند، نمی‌توانند به ستون فقرات کشور آسیب بزنند. چه بخواهیم و چه نخواهیم، بخشی از اخبار و تصاویر به دست عموم متاثر می‌شود. به عقیده برخی کارشناسان، این افراد تهدیدی به حساب نمی‌آیند. خطر و آسیب‌ها غالباً در پوشش‌های خودی با ادعای انقلابی دوآتشه نمایان می‌شود. مردم عادی و کنجکاو دشمن نیستند و نباید آن‌ها را در دایره دشمن قرار دهیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا